دست و روزنامه...
سیمین بهبهانی
چشم نغزبین شگرفم قهر کرده با در و دیوار
در نگاه نافذ ژرفم چاه ویل گشته پدیدار
در به روی پاشنه چرخان ناله می کند به گمانم
پا به کوچه می نهم اما کوچه آه می کشد انگار
می روم خموش و پریشان در هراس از این که بیفتم
پیش روزنامه فروشی نیست چشم و هست خریدار
می خرم، که چی؟ که زمانی دیگری برام بخواند
می خرم به عادت دیرین شاد ازین توالی و تکرار
می برم به خانه به نرمی آن چنان که لطمه نبیند
منظر طلوع نظرها مجمع تجلی افکار
می گذارم از سر حسرت روی ده شماره پیشین
جمله بی نوازش چشمی غرق انتظار مددکار
باز صبح روشن فردا پیش روزنامه فروشی
عشق می کنند و نوازش دست و روزنامه دگربا
اگر به رازهای ناگشوده و ناشناخته جهان علاقه دارید . اگر میخواهید پیشگویان بزرگ جهان را بشناسد
و اگر میدانید و میتوانید بگوئید . حتما به وبلاک" پیشگویان بزرگ و جهان در محاصره ارواح" سر بزنید
ارشیو : اسفند ماه – پیشگویان بزرگ تاریخ
فروردین و اردیبهشت :..مستند جهان ناشناخته و حوادث باور نکردنی
و مطالب جدید از دنیای ناشناخته ( مکانهای رازالود کره زمین )
حمام شیخ بهائی و سوخت و ساز ان برای اولین بار به زبان فارسی