صد به گفتید ولی هیچ نبود ، الا عشق: بهنود آ آ با عرض ارادت روز جمعه دوازدهم تیر طبق معمول همه ساله عرفه بابک خرّم دین بود مشتاقان عشق و حدیث آزادی آمدند به قلعه جمهور، مثل سالهای قبل نبود. شدیم هرچه که این رسانه های برون مرزی گفتند و بایکوت خبری . تجزیه طلب همین عنوانی که سال ها شاهنشاه ما را تهمت آن داشت ،این نیز بگذرد یکبار دیگر نشان دادند ، هرزه گی خود را، آآ بهنود شاه برستان این همه در سالهای متمادی هرچه که رسانه های لوس آنجلسی تریبون پاره کردند ،کل لبیک گویان دو هزار و پانصد سالگی شان به دو هزار و پانصد نفر نیز نرسید ،و هیهات که خواستاران آزادی یاد گیران زبان مادری از مرز صدها هزار نفر در ارتفاع تپه های کلیبر گذشت و آنان یکه در اقتدار هستند خود فهمیدند که چه باید در سالهای آینده بکنند تا این خلق مظلوم اکثریتی به ماده پانزده و نوزده قانون اساسی خود برسند و هرچه که این منادیان آزادی برون مرز و تمامیت خواهان فاشیست به گوش نظامیان قدرت های بزرگ آدرس دهند ما و سایر هموطنان از آنها فاصله خواهیم گرفت آقای بهنود ُبدبخت هخائیانی است که از پشت تلویزیون شان ایرانی را بی عرضه مینامند چراکه به روز موعود ایشان کسی اعتنا نکرد و خود انگیخته به عرفه ای رفت که در کلیبر و قلعه جمهور یاد سردار مقاومت است ما هزاران مشکل اجتماعی و فرهنگی و سیاسی را داریم همه بدست ایرانی حل خواهد شد و نشان خواهیم داد که می شود بی آقایان داریوشی و هخامنشی به تمامی معضلات فایق آمد برای سلطنت از دست رفته شان به روی این خلق های ستم دیده حساب باز نکنند. با کمک های مادی ومعنوی سلطنتی شان کاری را انجام نخواهند داد. در تمام بیست و چهار ساعتهای خودشان هر آنچه که خواستند به گویند،و گفتند، الا از خواسته های به حق آذری ها و ترک ها . به کرد های عراق و به فدرالیزم عراقی دل بندند، به دنبال اقوام افغانی راه بیا فتند، حتّی به موفقیت عمو سام دعا کنند،سینه چاک دهند، ولی وقتی یک ایرانی در خواست حقوق مشروع و قانونی خود را بکنند ، بایکوت شوند، نه شما سوراخ دعا را گم کرده اید آقایان ، ما در داخل همین ایران مان پی گیر مطالبات خواهیم بود. و شما هم از عمو سام آزادی بخواهید، تاریخ به همه ما ها درس داده است . اگر شاه فقید آن ها از کمک آنان بهره برد ، لوس آنجلسی هم خواهد برد. به قول آقا ضیا اتابک لوس آنجلسی بیست وچهار ساعته، این یادتان نرود . نوری زاده لندنی از همه بیوت خبر می دهد ،گوئی شنود گذاشته است ، ولی عارش می آید به تجمع مذگور اشارت کند، فیلسوف و علّامه رسانه های آن ور آب ها ،مهندس مشیری زمین و زمان را می دوزد که بابک را ساسانی جلوه دهد، که چه ، اینکه خرّم دینیان دنبال تاج شاهی، کیان ایران بودند. این به گویم وتمام کنم دنبال شجره نامه ترک های ایرانی نروید،همین چند سال پیش از زمین روئیدیم ، حال خواستار یاد گیری و یاد دهی زبان زیبای ترکی هستیم.
در تمام موارد روی سخن آآ بهنود نیست همیشه طرف نگارنده لوس آنجلسی ها است.
استاد عزیز بهنود خان .... سرت سلامت ،اگر در این مصیبت ها گریه کنیم عجب نیست، کاروان یاران دهه چهل چه آرام می رود ، و با خود هر آنچه ادیب و شاعر و نقطه دان ادبیات معاصر است ،می برد.صد حیف و صد افسوس،بعد چند سالی از انقلاب وقفه ای در تولید اندیشه ادبی شد ،که جبران آن میسر نیست ،هرچه نوشتار بود و هر آنچه گفته شد ،مدتی در ادبیات اعتراضی وسیاسی گروهی جمع شد ، و نه همه اش بلکه خیل عظیم ادبیات داستانی و نقد ادبی راه به بیراهه داد.شاید خیلی مشکل باشد جبران آن در ذهن جوانان جستجو گر حال.باز خدا شما ها را برای ایران امروز نگه دارد ، که هر آنچه که می نویسید و می گوید جبران مافات است آرزوی سلامتی برای همه شما عزیزان را ،از در گاه خداوند ایران زمین دارم .سیز ساغ اولا سوز