..........................دلم به درد می آید وقتی گنجی عزیز را در بسترتاریخ اینگونه مصلوب میبینم و یارانش را منفعل از هم،دریغ از جوی باور، در اندیشه های مطلق یاران دهه شصت که چگونه پای تلوزیون نشستند و باور کردند از عملی ناکرده از سیدّی والا و عزیز ملّتی که تهمت براندازی داشت با قطب زاده،مسند مرجع بودنش را برنتافتند،آن یارانی که از دیوار سفارت بالا رفته بودند.سند پشت سند آوردند که توطئه است بر انقلاب نو پا، و توهم که چه سان بر این امّت رفت.صدای نبود ،که بشنود آقایان با پیران این قوم این چنین جفا مکنید،باور های شیعه را این چنین دست خوش سیاست بازی، هی هات که نوبت آقا هاشمی و آقا آملی رسید.اگر نقد است بر تئوری ولائی، خوب هستند کسانی که جواب حوزوی میدهند، دیگر چه حاجت به شکستن شخصیت،شد طریق کار برای از میان بردن،نقّادان و رقیبان اندیشه مخالف،که نه طریق عقلائی است خود.
...حال نوبت گنجی عزیز است ، اگر کار در قوه قضائیه بود ،مشکل نبود. زندانی نه در عقیده بل به قول بعضی ها در هر آنچه که می گویند، شش سالی حکم داشته ،بعد یک سوم تحمّل آن ، که نباید کار به این جا ها می کشید.باورم، هستند کسانی که کار در روال نمی گذارند پیش رود.هم آنانی که هر انتخاباتی را با معیار امام زمان عج می خواهند،وهم آنانی که با تئوری های دانشگاهای آزاد و طنی و لندن و اورپائی می خواهند اصلاحی در سیاست این ملک بکنند و حلقه ای در این وادی گم شده و آن نیاز های مادی و معنوی نسلی که این بار ناباورانه به این همه آشوب خود ساخته و به قولی رهنمون شده می نگرد،و اکبری از سلاله قهرمان های این سرزمین، آرش وار نقد جان بر چله کمان نهاده تا مرز دموکراسی را در افق های یک ایران گسترش دهد.
...اینکه هستند کسانی که همیشه دوست دارند مطلق بیندیشند،اگر خلقی برای خود چهارشبه سوری میخواهند، یا عیدی با سیزده روز تعطیل،و یا هر آنچه که اقتدار نمی خواهد،سر دراز دارد، این اواخر دیدید با عرفه بابک چه شد و چه تهمتی،هیج یک از اصلاح طلبان در باره آنچه که اتفاق افتاد حرف و حدیثی نگفتند و حال انتظار باور آکادمیکی خود را طلب میکند از مردم. از مردمی که در اوایل انقلاب بر باور های دینی اش چه تهمتی را روا داشتند ، به باورشان، مردم نیز مثل خود،حافظه قوی ندارند.اگر به خواهید کار اکبر گنجی نیز مانند ماجرای گروگان گیری و جنگ ایران و عراق مطول نباشد ، کاری کنید و عجله باید، و در خبر ها بود که همسایه عراقی از ما ماشین سمند و پالایش نفت می خواهد، مبارک است ، دوستان اگر پل های پشت سر را نگه دارید همیشه عاقل خواهید ماند. اکبر زنده باید.