بازهم از آقا سید خوبمان

۰۸ آذر ۱۳۸۴
زندگی در خارج از کشور

 

شاید خیلی از جوانان داخل کشور وقتی به زندگی دوستان و خویشان و یا سایر کسانی که در خارج از کشور هستند می نگرند، آن را یک زندگی راحت و خارج نشینان را فارغ از هر مشکلی می­پندارند و احیاناً آن ها که نمی­توانند این مسیر را طی کنند به خارج نشینان با نگاهی همراه با  حسرت و یا کینه می­نگرند.

در حالی که باید به مشکلات آنان نیز توجه کرد. شاید چند ماه اول زندگی در خارج، جاذبه­های مختلفی برای افراد داشته باشد. اما وقتی دوری­ها آغاز می­شود، وقتی که در خیابان، مدرسه، دانشگاه باید پاسخ چیزهایی را بدهند که به آن­ها مربوط نیست، وقتی احساس می­کنند این جا خانه­ی آن ها نیست و کسانی که در خیابان، اتوبوس، فروشگاه او را می­بینند به عنوان یک خارجی که آمده امکانات آنان را بگیرد نگاه می­کنند و وقتی برای گذران روزگار باید اذیت شوند نمای سخت زندگی در خارج از کشور رخ می­نماید.

من نه خارج بودن را بد می­دانم و نه خوب. اما می­خواهم بگویم که آن ها که به هر دلیل، به اختیار یا به اجبار در خارج از کشور زندگی می­کنند نیز مشکلات فراوانی دارند و باید مشکلات آنان را درک کرد.

اصلی­ترین مشکل آرزو داران زندگی در خارج را هم در احساس عدم امنیت­های مختلف می­دانم. حتی اگر امکانات گوناگون آنان از خارج نشینان بیشتر باشد اما «احساس» عدم امنیت که از عدم امنیت بدتر است، آرامش را می­گیرد و آرامش مهم­ترین عنصر راحت زندگی کردن است.

در نهایت باید همه بتوانیم مشکلات یکدیگر را درک کنیم و به یکدیگر نگاه کینه توزانه نکنیم. نه بودن در ایران ارزش است و نه بودن در خارج از ایران.

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد