دکتر غلام حسین ساعدی روانشناسی و تئاتر

.......

 

غلامحسین ساعدی
غلامحسین ساعدی (1364 - 1314)
کاشف آدمهایی که هرگز دیده نمی شوند

محمود دولت آبادی که قبلا به دلیل کسالت از شرکت در مراسم عذرخواسته بود، در دقایق آخر خود را به جمع رساند و سخن گفت.

او ساعدی را "این مرد ناتمام" نامید و گفت ساعدی ادبیات ناتمام کشور ما بود و یکی از قربانیان حوادث روزگار و شاید هم مهم ترین قربانی آن.

محمود دولت آبادی

دولت آبادی با تاکید بر نبوغ و استعداد عجیب ساعدی و او را کاشف آدم هایی که هرگز دیده نمی شوند، دانست و پس از خواندن قسمتی از "گور و گهواره" گفت من که خودم از پایین ترین پله های اجتماع تا بالاترین آن را غلتیده ام، وقتی آثار ساعدی را می خوانم، می بینم او چیزهایی را دیده و با نبوغش درک کرده که از دریافت من خارج است.

دولت آبادی با اشاره به شخصیت پردازی و سادگی داستان های کتاب "ترس و لرز" گفت ساعدی این نبوغ را داشت که از یک واقعیت کوچک هزار افسانه بپروراند و از این نظر تنها می توان او را با چخوف مقایسه کرد.

مراسم با سخنان رضا سید حسینی که نخستین داستان های ساعدی را در مجله سخن منشر کرد و خیلی کوتاه از رابطه بردارانه اش با ساعدی گفت و او را نجات دهنده خودش نامید، به پایان رسید.

ناصر تقوایی که کار سینماییش را با کارگردانی فیلم آرامش در حضور دیگران بر اساس کتاب "واهمه های بی نام و نشان" اثر ساعدی آغاز کرد، سخنران بعدی بود.

ناصر تقوایی

او خود را به دلیل آشنایی اش در دوران جوانی با اهل فرهنگ و ادب هنر خوش شانس دانست و گفت ساعدی نه مانند نیما خلوت گزین بود و نه اهل گشت و گذار برای یافتن موضوع، بلکه برآیندی از این دو بود.

او که در سفر ۸ روزه ساعدی به جنوب او را همراهی می کرده، سه اثر "اهل هوا" ، "مونوگرافی مردم جنوب" و "ترس و لرز" را حاصل دقت، ریز بینی و توجه فوق العاده ساعدی به جزییات در این سفر دانست. تقوایی "ترس و لرز" را یکی از قوی‌‏ترین داستان‌‏هایی برشمرد که بر اساس موضوعات جنوب ایران نوشته شده، و به تنهایی انقلابی در ادبیات ما بوجود آورد.

تقوایی گفت نویسندگان بر دو گروه اند یا در زمان حیات خود آثارشان را جمع آوری و پاکنویس می کنند یا بنا به دلایلی چنین کاری نمی کنند. ساعدی از گروه دوم بود و آنقدر درگیری ذهنی داشت که تعداد زیادی از آثارش ناتمام ماندند.

ناصر تقوایی درباره تشکیل بنیاد گوهر مراد پیشنهاد کرد به جای اینکه جایزه های ادبی مختلفی مانند جایزه گلشیری، بیژن جلالی و... برگزار شود، یک بنیاد فرهنگی مستقل، از اجتماع این بنیادها تشکیل شود و هر سال در حوزه های مختلف جایزه ای اهدا کند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد