آن جا که آلش و افرا بی هوده رسته است
و رستن
وظیفه یی است
که خاک
خمیازه کشان انجام می دهد
اگر چه آفتاب
با تیغ براق اش
هر صبح
بند ناف گیاهی نو رسته را قطع می کند
خود به روز گاری
که شرف
ندرتی ست
بهت انگیز
نه آسایش خفته گان
که سکون مر ده گان را
آشفته می کند
ضیافت از مجموعه ی دشنه در دیس
شاملو - بهار 1350