دکتر ساعدی هفتاد ساله می شد

در سوگ گوهر مراد

با لب عطشان به سنگ تیره زدی جام                                   
    مطلبی که می‌خوانید ، عین متن گفتاری است که به تاریخ ٢٢ فوریه ٢٠٠٦ در دانشگاه لندن(SOAS) ایراد شد.
    جان ِ من ، اینـَت شکستنی نه به هنگام !
    رفتی و از ما دریغ کردی لبخند
    رفتی و بر ما سیاه کردی ایاّم
    رفتی و رفت از پی تو مِهر و تواضع
    رفتی و رفت از پی تو محتوی از نام
    رفتی و رفت از پی تو ذوق ِ شنیدن
    رفتی و رفت از پی تو صحبت و پیغام
    مات بُریدیم خاک و وات نهادیم
    دربُن ِ تاریکجای هجرتِ فرجام
    مات نهفتیم با سیاهی ِ بستر
    مات سپردیم با سرای سرانجام
    بعد تو ما را چه خـُرّمی و چه زاری
    چون تو نباشی چه آفرین و چه دشنام !
    رفتی و ما را قرار نیست ، ترا باد !
    اینک آرام و برقرار بیارام !

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد