... وقتی از گوه بز قوش سراب پائین آمدیم در جا رفتیم توی آب گرم موسوم یه الله حق، رخوت لای تک تک اعضاء انسان می پیچید و در حال آن همه خستگی وحشتناک صعود را از تن انسان بدرکرد، و حال خوردن چای و آنهم از نوع تورکی اش ،مزه ای دیگری می داد.از دوستان نمی دانم کدام یکی شان صحبت شب مانی در قهوه خانه را داد و دلیلش هم واضح بود که شب رانندگی می تواند خطر ناک باشد ، و دوستان از خدایشان خواسته تک تک در موبایل هایشان هر یکی به نوعی زوبیده هایشان ( غرض خانم های خانه است در بعض موارد) قانع کردند و همه مانده گار شدیم که شبی دور هم باشیم به قول تهرانی جماعت مجردی اش گویند.
ماندیم و شام هم همه باهم آبگوشت قهوه خانه چی را با ولع خودیم و طبق معمول شب همه دور سنک چین سیاست جمع و از هر دری سخنی می رفت.سی و اندی با سیاست عجین شده در پوست که آنی رهایمان نمی کند... گفتیم و گفتیم و شنیدیم همان حرف های صد تا یک غاز را، این بار نوبت قهوه چی بود که نشان دهد چند مرده حلاج است در این میدان...
و همه بچه ها چشم دوخته بودند که چه گوهری خواهند دید از این مرد کهن سال ، و کم کمک هم پلک ها خسته و خماری و کرختی آب گرم و شکم پر آبگوشت و دود سیگار و هر کس به نوعی لمیده، و کلمات و نصایح پیر مرد ،و بعضی از ما که از پیر مرد قهوه چی پیر تر .
قهوه چی تا سکوت و چشمهای خسته و بودن پلک زدن های ما را دید ،به نظرش آمد که ممکن است تاثیر حرف و حدیث و نصیحت اش است ، دو دست اش را به زانوهایش گرفت و از ته دل گفت که " ...بلی آقایان شاعر گفته شب آبستم تا چه زایم سحر... سیاست پره های تیز دارد..."
و حال نوبت بعض از ما ها بود که با پنهان کردن صورت خود از خنده سعی در فهمیدن نصایح او بودیم.و صبح زود راهی شهر مان ، که ورد زبان بچه شده بود" شب آبستم تا چه زایم سحر...سیاست پره های تیز دارد" و خنده و لودگی ... واین که چگونه است حال روز این انسان ها ،که نه به اصل و فرع مسئله می اندیشند و نه گنه مطلب را و تمام فلسفه هستی و کون مکان را با شعری و با مثلی لفت و لیس می کنند و غمشان هم نیست که دور دوره ناصری است یا پهلوی. و تمام مشکلات روز مره گی را با همه کمی و کیفی شان با شعری کسمه شکسته و مثلی و متلی ناقص حل و فصلش می کنند. جاده سراب به تبریز بدون پیچ خم و تقریبا خلوت را طی طریقش می کنم و هر آن صحبت های پیر مرد راهایم نمی کند و مانده ام در ساده گی اش به گفتن و شنیدن همه مشکلات مان.
به درازای جاده چشم دوخته بودم و به عمق اندیشه آن روستائی ساده به فکر می فرو می کنم ، کم کم باورم می شد که" شب آبستن است تا چه زاید سحر" که سیاست پره های تیز دارد
با سلام:
آغاز ثبت نام ترم جدید کلاس های آموزش داستان نویسی پیشرفته با حضور استاد ابوالفضل درخشنده در فرهنگسرای های سرو، شفق ، رسانه و دانشگاه صنعتی شریف.
علاقمندان برای شرکت در کلاس های فوق با معاونت آموزش فرهنگسرای های ذکر شده تماس حاصل نمایند.
فرهنگسرای سرو : خ ولی عصر(عج) بالاتر از پارک ساعی . تلفن : 88651786
فرهنگسرای شفق : خ یوسف آباد . تلفن : 88712839
فرهنگسرای رسانه : میدان حضرت ولی عصر (عج) تلفن: 88890838
دانشگاه صنعتی شریف : خیابان انقلاب اسلامی – نرسیده به میدان آزادی . تلفن: 66165821
لطفا جهت دریافت کتاب های آموزش داستان نویسی پیشرفته از لینک زیر استفاده فرمایید. با تشکر
http://derakhshandeh.org/Payments.aspx