رسوائی بزرگان

رئیس بانک جهانی را کمتر از مدت آب خوردن رسوا و بی آبرو کردند ،چرا و چگونه اش را لااقل من نمی دانم،ولی این را قبلا نوشته بودم که دموکراسی مثل قوانین راهنمای رانندگی است باید در یک شهر و یا کشور و محیط های زندگی رعایت شود ور نه مثل بعض شهر قصبه های پاکستان که گه گاهی در رسانه ها می بینیم که سه چرخه و یا دوچرخه و ماشین های بزگ کرده همه در هم و با مردم می لولند.این واقعه هم می تواند یک تله باشد برای یک سوسیالیست که مدعی ریاست جمهوری هم بود و هم درعین حال بزرگ ترین واحد اقتصادی دنیا را هم مدیریت می کرد همان سوسیالیست، در روی کاغذ گفتم که عین دموکراسی است ولی در عین حال نباید هم از  مافیا های که در شکم همان دموکراسی ها شکل میگیرند غافل ماند، واقعیت برای ما هم به خصوص حقیر همچنان در پشت پرده است که تا چه پیش آید. 

باید یک مدیر بانک جهانی دیوانه باشد که در دل امریکا و در هتل شبی سه هزار دلار به یک رخت شوی (با عرض معذرت از استفاده کلمه...) این چنین رفتاری داشته باشد. 

کم دنیا و بازی سیاسی و این گونه بی آبرو کردن را ندیده ایم، گفتم که خدا عالم است، ولی همان خدا هم به من شرقی کم سواد و هم به مدیر بانک جهانی عقل داده به قول مش قاسم در قیاس اباد هم دیده نشده. 

این نوع بی اخلاقی را آن ایتالیائی زن باره همیشه در پرونده اش است و رئیس جمهور قبلی و اسبق هم داشته و خیلی های دیگر نیز دارند ، ولی کاسه گوزه شکستن در سر این مدیر را نفعش را که می برد خدا عالم است.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد