مقاله ای خواندم که فقر در بازنشستگان بیداد می کند نظری داشتیم دادیم ولی جا نشد به گمانم،حد اقل من این گونه فهمدیم چون یک پیامی امد به نظرم و به سواد ناقصم حالی شدم که نوشته ام بیشتر حروف دارد به در چارت جواب نمی گنجد.
بعضی ها اگر میکروفون داشته باشند تا صبح حال می دهند ،ولی برای رعیتی چون ما تنها زنده باد و مرده باد اش می رسد
حرفم این بود
باز گلی به وب خودمان هر چه قدر می نالیم تحمل می کند
========================================
70 درصد بازنشستگان زیر خط فقرند
بر سر در هر مغازه و موسسه و یا هر نهاد غیر دولتی جمله ای به خط درشت نقش می بندد(به یک یا دو بازنشسته نیاز مندیم) و یا (یک باز نشسته با ماشین نیاز مندیم)
موضوع کاملا روشن است ،نه بیمه ای و نه مالیاتی و نه هیچ گونه پایان کار و یا عواملی و سرگردانی برای صاحبان بنگاه ها اقتصادی از این دست در پی این استخدام ها متصور نیست.
از یک طرف موسسات بخش خصوصی دلش می خواهد نیروی کاری با پشتوانه سی سال تجربه کاری یک بازنشسته را داشته باشد و از طرفی هم با دست مزد کم،با درد سر کمتر بانهاد های بیمه ای و مالیاتی.در این میان یکی از عارضه های از دست استخدام های موقتی باید بیکاری خیل عظیم جوانان باید یاشد.
تا این جای کار مشخص است هر کدام به منافع کوتاه خود می نگرند هم صاحبان مشاغل و هم باز نشسته زیر خط فقر.
راه کار چیست،در یک دولت منسجم و کار آمدو صد البته کار دان
1-به تمامی موسسات از این دست مستخدم گیر ها ،دستور و بخشنامه شود،اگر دنبال نیروی کار بلد و ارزان را طالب هستی ،آن کسی که تو دنبالش هستی در محیط کاری سی ساله دولت کار بلد و کارا شده باید حد اقل مثل سایر کارگر هایت حق و حقوق دولتی اش را به صندوق دولت واریز کنید و الا همان گونه که در کارکنان غیر بیمه ای ات رفتار می شود رفتار خواهد شد(مثل جریمه های کلان بیمه ای)
از دو حال خارج نیست یا دنبال نیروی جوان می روند که مقصود بازار کار است برای دیگران،یا با وجوهی که پر داخت شده جه به صورت جریمه جه به صورت خود اختیاری کار فرما که دوست دارد از نیروی کار آموزش دیده مفت و مجانی کارمندی استفاده کند که برای صرفه دارد.
از همان صندوق میشود به درد 30 در صد بقیه رسید.
راقم این سطور اعتقاد دارم اگر دولتی کار آمد و پی گیر پشت این تصمیم باشد مقداری از این مسائل اشتغال و فقر روز افزون بازنشستگی حل خواهد شد.
والله انسان از پیشنهاد اش هم شرمنده میشود،که چه بر سر این صندوق ها آمده،که این آخری صندوق ذخیره ارزی بود که ته اش بالا آمد.
می بخشید شرمنده شدم،رویم سیاه