نتیچه گفت گو در استانبول یک طرف قضیه است و کشف رمز سه ملیون کات حساب بانکی و ادعا های بیگانه گان در خلیج فارس و اگر قبر کورش هم بود دیگر نور علی نور بود که سر ها همه مشغول ،
مجالی شده برای سیاسیون پان ایرانیست در داخل و خارج وبرای مردم عادی هم صف کشیدن در مقابل بانک ها،در استانبول چه گذشت به ماند.
حالا گرانی قصه پر غم همه سفره ها،در دوره آقا خاتمی ،برای بیست تومن افزوده قیمت بنزین داد ها رفت هوا،و برای یک نشریه دانشجوئی جنوب کفن پوشیدند.
همین حالا هم بین مجلس و دولت، در دوام یارانه بحث است.البته اگر هم نیمه کاره راها کنند با این همه گرانی سوخت و سایره چه می شود.
کسی نمی پرسد اگر قرار بود روز روز گاری با کشور های چپ و کمونیست برادر شویم،دیگر کشتار دهه شصت چه بود،لااقل یک اعاده حیثیتی از جوانک مانیفیست خوانده یا نخوانده شرط بلاغ است.دوستی با کره شمالی و چپ های امریکائی لاتین و حتی روسیه باز مانده از بقایای گ گ ب،دل یک ایرانی مثل آقای هرمیداس باوند را باید به درد بیاورد،برای دفاع از سه جزیره همیشه ایرانی ،تریبون یافته.
جوان و پیر ایرانی به خاطر ریاست شخصی در زندان ها هستند،که نصف بیشتر مجلسی ها با ابشان در افتاده اند،حتی گاهی هم به مقام رهبری هم توچه نمی کنند،در خانه استراحت هم نمی کنند ،بلکه امور مملکتی را از هم خانه شخصی پی می گیرند.
حال که گفته و اندیشه های محبوسین در خانه به روایت تمام شواهد راست از آب در آمده،دیگر حبس خانگی معنی ندارد،بگذاید آزاد باشند. راه وطن پرستی و آزادگی را نبندید.روز گاری همین اشخاص امین امام (ره) بودند
اگر به بقای روح ایمان داریم،دل امام از دست بعضی ها در ناراحتی است.