به همراه ام

  • وقتی هدایت نوشت"در زندگی زخم های است که..."کسی نه پرسید،چه غمی باید داشته باشی که تو را این چنین شهره خاص و عام کرد، نه آن روزگارو آن زمان و نه امروز، که هدایت چه غمی داشت که مثل خوره اندک اندک تباه اش کرد.در حقیقت به نظرم این جمله ساده و خیلی هم مهربان و سراسر مهر را " ... چه غمی داری"را از ته دل فکر کنم از هیچ یک نپرسیده ایم.تازه چه فرقی می کند برای کسی غم انسان ها و.اصولا غم را چه گونه تصور کند که ما را خوش آید ، فکراین است که غم را باید حس کرد ، مثل اثر یک نقاش ،یا مثل یک مصرع شعر،تا نظر شما چه باشد.کاش می شد وزن اش کرد و یا شکلش را کشید،یا شاید غم به قولی باید داشت و قلمی از نوع کافکا و ساعدی و یا صاحب شاهکاری چون اولیور توریست .حال اگر از من بپرسید خواهم گفت "از دست دادن و جدائی و رفتن دوستی است که سالیانی دراز عاشقانه دوست اش داشتی وروح و جسم گواهی می دهد که ذره ذره از وجودت را بدون اینکه به فهمی از تو می رباید و آخر سر هم انسان را به احمق یک سیرک باز تشبیه اش می کند که یک عمر به بلاهت خندیده و بدون اینکه تو روحت خبر دار شود"یعض...
    ما ها در غم بلاهت گونه مان سال های سال بوده ایم و شحنه ای به "نام "ما را از درون تهی کرده و حال این تهی بودن را چیزی به نام غم اسم می گذاریم در حد یک احمق . و من خود به سهمه این بلاهت و حماقت، ذکات آن نا فرمانی جوانی ام می دانم که در حق پدر داشتم و صلیب گناه زنده بودن را،حتی به نام زندگی ، نزدیک به چندین دهه به دوش می کشم.تحقیر غم و حماقت غم بیش از این، را دیگر قابل تحمل نمی توانم پدر. مرا ببخش که آغا بودی و ما نیز به قرب عادت به حقیقت آغا یت می نامیدیم این همه غم را در آنی در چهره تو دیدم من و به هیچ گذشتم ،کاش در آغوشت می کشیدی و همان وقت من می بخشیدی تا این چنین هر ناگواری را به آن لحظه اندوه و چشم غم بار و نم دارت ذکات نمی دانستم ،اگر حالا هم بعد چندین ده ببخشائی من دلم آرام می گیرد و الا در روز جزا من چگونه به پای ات بوسه زنم که فرشتگان احدیت رشک برند به نخواستن بهشت موعد شان
    در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم
    بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم
    بوقت صبح قیامت که سر زخاک بر آرم
    بگفتگوی تو خیزم بجستجوی تو باشم
    حدیث روضه نگویم گل بهشت نبویم
    جما ل حور نجویم دوان به سوی توباشم
    می بهشت ننوشم زدست ساقی رضوان
    مرا به باده چه حاجت که مست روی توباشم
  • نظرات 0 + ارسال نظر
    برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
    ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد