![]() |
وقتی وارد قهوه خانه شدُ خیلی در هم رفته بود ُ اصلا به محمدی که دیروز دیده بودم هیچ شباهتی نداشت.
باورم نمی شد که انسان در کمتر از بیست و چهار ساعت این چنین تعغیر قیافه کرده باشد.حتی فکر کردم شاید یکی از اقوام اش باشد.
بی آنکه با کسی حرفی بزند به طرفم آمد و بدون سلام پیشم نشست .خودش بود .احمدآآ ....ولی طور غریبی بود....چهره اش خیلی تکیده شده بود...نگرانش شدم و ترسیدم ُ....... دلم هری فروریخت ....همین دیروز بود که آمد و گفت دخترش را در بیمارستان دولتی بستری کرده است.کلی دل شوره داشت . دختر بی مادر بزرگ کردن برایش خیلی سخت بود و حال منتظر نوه دار شدن است.شدت گرمی هوا و دود سیگار و قلیان و صورت استخوانی و بی روحش و همهمه قهوه خانه حالم را به هم می زد ..............احساسم است خبری مهم و نگران کننده ای دارد.دست بالم را جمع می کنم .زردی نور خورشید روی دیوار مدرسه افتاده بود.می زنم بیرون و به دنبالم می آید
در بیرون قهوه خانه کمی حالم بهتر است.می گوید ظهری که رفته بود بیمارستان دامادش با دیدن او سرش را به دیوار زد و در لابلائی درختان تبریزی گم شد. باقی حرف هایش نمی شنوم خیلی آرام گریه می کرد................................صبح باید در فکر مراسم تدوین باشیمُ. حتم دارم گور دختر جوانی بی مادر خیلی درد ناک است برای پدر.گرمی هوا در دلم آشوبی دارد. لای درختان تبریزی پیاده رو نمی دانم دنبال کی هستم .دامادش را نمی شناسم ُ دیروز می گفت سد معبر شهرداری نمی گذارد بساطش را پهن کند.
.....نه آقاا عوضی راه افتاده ای چند کاشی آنطرف تر لطفا.
مرد می خواهم تا دسته مرد باشه. همین طوری در تاریکی نشسته ای که چه.با یک امیل مجعول و اسم مستعار آن هم باز مجعول تر............................... که چه؟
نه نمیشه همین طوری هم وقت خودت را تلف کنی و هم حقیر را از کار بار.این دعوای خودت را به یک جای دیگر ببر.یعنی به اصطلاح پا رکابی های خودتان "برو جای دیگر بازاری کن"
بنده اهل این جور معامله های صور اسرافیلی فولاد وندی نیستم. برو آقا....
ظریفی می گفت: اگر صد بار دیگر شاهنشاه تان باز آید دوباره بیرونش می کنیم
به دلم نشست این کلام. می خواهم من هم حواله شما کنم و اضافه که اگر اهل ربع پهلوی و این جور جفنگی لطفا ما را بی خیال.
برو بابام دنبال درس و مشقت.حیف آن پول واحد ها دانشگاهی و یا مدرسه ای ات.
حیف آن پول آبونمانی که پدر ارجمندت با هزار گرفتاری تهیه می کند و شما که همچین استفاده ای می کنی.بعد نگوئید در این ملک کار و بار نیست ها .هست بابام شما نخواندید.
خلاصه اگر زیادی بابایتان مال و منال دارد بفرمائید به کانل های مهواره ای تان زنک بزنید هم فال است هم تماشا.
بفرمائید آقاآ