باز هم بدون عنوان

گاهی فکر می کنم اگر خانم بوتو در جوار همین ایرانمان نخست وزیر بود و آن هم از نوع موفقش ُ بی گمان نان خیلی از سیاست مداران ناتوان وطنی و آنانی که هر از گاهی مثل پهلوان اسطوره ای پوریای ولی مجمع مسی پاره می کنند آجر میشد. مگر می شود در اداره  و حکم رانی استانی ماند و در کارگاه  گل بود و ازطرفی شاهد آرام شدن یک پاکستان یک صد و بیست ملیونی هم بود.

این طالبان هم نعل وارونه می زنند از طرفی اعلان می کنند بوتو را مشرف کشته و از طرفی یک جماعتی را جهت انتقام از خون وی به خیابان می آورند که آتش بزنند هر آنچه که صاحبش دولت و ملت است ُ مثل اماکن شهری و هر آنچه که نماد شهری و تمدن است........ واقعا که

از شمار چشم یکی کم

خانم بوتو در دوران دانشجوئی

تصویر بانوی بر تارک تاریخ شرق پر هیا هو

برای مشاهده عکس با ابعاد اصلی کلیک کنید چگونه است شب پرستان آسوده بر بستر خونی می خوابند