سن و سال آقای محمد قوچانی نبایست هم به بعض واقعیات زندگی ما ها قد دهد،اگر چه اطمینان دارم بایست پدر زن گرامیش یاداوری میکردند. اولین بار که کوپن ارزاق را کف دست ایرانی جماعت گذاشتند،باید می دانستیم که دارد چیزی مثل غرور در دلمان می شکنند.مخصوصا ، کوپنی در حد یک کالن نفت و یا سیگار ، وبعدش روغن و چند کیلو برنج پاکستانی در صف طولانی تعاونی محل کار ، یا زیر بازارچه. بازارچه ای که هنوز چرتکه هایش آویخته دیوار ها بود، و فضای پاساز ها و بازار های تازه احداث با عطر های فرانسه نوید مفرنکی شدن در دل روشن فکر ها را داشت غم باد می آورد. اهالی اندیشه مارکس و لنین مگر ملت ها چه بدی در حق شما کرده بودند، که چنین راحت در پس کوچه های تاریخ چون روسپیان معصومیت آنان را به حراج گذاشتید.و خلقی را این چنین در وادی بره ره ای رها.بیش از نمی توانم بنویسم ، قلم یاری ام نمی کند،تنها می توانم بگویم که همین مواجب باز مانده از آن دورانی است که شما به هم ریختید و الان هفت سر عائله نانی به دندان می گیرند.
این آمار واقعا تکان دهنده است:
نیمی از مردم دنیا همچنان با درآمدی روزانه کمتر از ۲ دلار زندگی می کنند. یک میلیارد نفر با روزی کمتر از یک دلار زندگی می کنند و بیش از یک میلیارد نفر هر شب گرسنه به رختخواب می روند. یک نفر از هر چهار نفر در دنیا، به آب نوشیدنی تصفیه شده دسترسی ندارد. ۱۳۰ میلیون کودک هرگز به مدرسه نرفته اند و ۱۰ میلیون کودک نیز هر سال به دلیل ابتلا به بیماری هایی که قابل پیش گیری هستند، می میرند.
حتی در کشورهای ثروتمند نیز، تلاطم مداوم اقتصاد، همیشه زندگی عده ای را دگرگون می سازد و بیکار می کند و آمریکا برای برگرداندن آنها به نیروی کار با همان حقوق و یا بیشتر، به اندازه ی کافی تلاش نمی کرد. مؤسسات مالی جهانی قادر به کاهش و یا از میان برداشتن بحران ها در کشور های توسعه یافته نیستند و نمی توانند میزان آسیب به کارگران را به حداقل برسانند. سازمان تجارت جهانی به عنوان نهادی که تنها در دست کشورهای ثروتمند و شرکت های چند ملیتی است، شناخته می شود.
خاطرات کلینتون. جلد دوم
...نه آقای کریم ازغنده پور شما نگران خدام های منطقه نباشید، ایشان از همان چهل سال قبل برای بازی های سیاسی و تز های امپریالیسم بوده است و خیلی ها هم از اول این آدم ها را میشناختند ولی دوستان شما همیشه حاضر به قبول واقعیت ها نبوده و انک لیبرالیزم را برپیشانی اینها می زدید. و غیر از این مگر شما فکر می کردید.مسئله خیلی ساده است پدر بشار یک عمر روی طناب راه رفت و از دلار های نفتی عربستان و سایر حکومت های توتالیتر منطقه استفاده کرد و یک بار هم به خاطر دوستی ایران و نفت مجانی و یا ارزان ،این مدعیان جزایر جنوب میهن ما را محکوم نکرد،
و همیشه خدا در راه صلح خاور میانه موش می دواند،و هیچ وقت هم به طور جد میان دو کشور برادر ایران و عراق در زمان جنک پا یه میان نگذاشت، این بشار هم پسر همین اسد است ولی تنها فرق در این است که کشوری به نام شوروی نیست ،که نازکش باشد. خدام فهمیده که دوران پدر ها به سر آمده و پسر بر خود مشتبه شده که رجلی است.
همین حامیان امپریالیست دیکتاتور های منطقه را سیاستی دگر آمده است،حضرت ارغندی نگران آینده خدام نباشند که خوشنام از آن بیرون نمی آیند عبد الحلیم خدام ها از چهل و پنجاه سال پیش که به خاطر دوام حاکمیت خود بین اعراب و یهودی ها صلح نمی خواستند همرا حاکمان اسرائیل جنگ طلب و صلح ستیز خون ریزی می خواستند بد نامی را مفت خریده بودند. مگر نه؟َ