سنگ مفت گنچک مفت

... روایت این فوتبال مادر مرده ماست واقعا اگر صاحب یک سازمان بودجه ای و یا یک چیزی در این مایه ها داشتیم ،میشد فهمید که سالانه چقدر این ورزش وارداتی و هزینه بر و در حال استحماری برای این ملت چقدر آب می خورد . گفتم استحماری به خدا شرمم شد از این لفظ، چندین دهه است که داریم دور سر خودمان می چرخیم و به عنوان ورزش فوتبال یک عده معدود به تقریب یک چند هزار نفری به آب و نان می رسند از چندین جوان و یا اشخاص که بگذریم از رسانه های نوشتاری بگیرید تا تصویری اش و یا با آن ادارات طول و عریضش و ملیارد ها دلار ( به دلار حسابش کنیم راحتیم) صرف ادای داشتن این فوتبال در مملکتیم، نه مثل ایتالیا مافیایای آنچنانی داریم که تا انتخاب پاپ اعظم هم خیز برمی دارند و یا مثل آمریکای مرکزی و جنوبی که دولت ها را عوض می کنند توانا. 

می ماند اینکه نه درست حسابی جوانان را تربیت می کنیم برای آینده ملک، نه بر عکس، هر خانواده ای که می شنود در فوتبال ممکن است جوانش به پول برسد دیگر افسار جوانش را ول می کند و راهی کوچه پش کوچه ها. 

اگر باز توهین تلقی نفرماید این بچه مزلف های میلیاردر را ردیف کنید و سئوال به فرماید که شما ها چطوری از وضع مدیریت مالی کشور سو استفاده می کنید و در کل میلیارد ها دلار نفتی این ملت مظلوم  را حرام می کنید. 

هر از گاهی دولت که می خواست مالیاتی بر سیگار و یا برای جلوگیری از جریانی منحرف رقمی مثال می زد مثلا می گفت "در اصل می دانید با کم هزینه کردن  از فلان چیز چه قدر مدرسه می سازند "و یا "مثلا اگر از گاز مصرفی و بنزین سوبسید را بر داریم چه کار ها که می توانیم بکنیم "و یا ...یا ... های دیگر. 

نمی دانم چرا مسئولین این همه پول نفت که در حق پول ملت است را صرف این فوتبال پر هزینه و بی هدف می کنند، فوتبال باور بفرماید خیلی خوب است خیلی مفید است اگر در دست بخش خصوصی باشد ، مگر می شود با پول  نفت ملت باشگاه درست کرد و پزش را داد. 

از الف فوتبال تا یای تتمه آخرش پول نفت است و خرج بیهوده و لمپن پروری.  

آقایان پول فوتبال را به مدارس ببرید به آموزشگاه کمک کنید به محلات ببرید و دست بخش خصوصی را کمک کنید تا ما هم مثل سایرین ممالک صاحب فوتبال سرمان را بالا بگیریم.یک کارخانه دولتی سی و یا چهل سال است از دولت رانت خواری می کند و آن وقت تیم فوتبال چندین میلیاردی دارد. 

شهرداری یک شهر برای اجرای پروژه های عمرانی پول ندارد ولی تیم دسته یکمی دارد و ته جدول دارد ادای بازی فوتبال را می کند. خنده دار نیست، مسخره نیست. 

تا این حرف ها را می زنی فورا از دولت های عربی مثال می آورند که چرا آن ها می کنند به ماکه رسید آسمان تپید، نه خیر آسمان نتپیده آن ها هم جمعیت شان کم است و هم لااقل مشکلات ما را در شهر شهر شان ندارند ، چون قطر و کویت و امارات و عربستان . نه اینکه آن ها از ما جلوتر اند نه ،به خاطر اینکه سرانه آن ها از ما به یمن نفتشان بیشتر است و وسعت ملک شان خیلی خیلی کم . 

علاج ما باشگاه داری خصوصی با کمک دولت است و لا غیر ، اینکه هر سال پول مفت را به عده ای ... به عنوان فوتبالیست و کار چاق کن بدهند و راحت آن ها هم به خورند و به کسی هم جواب ندهند، فوتبال نیست و فقط ادای فوتبال داری است . 

به داد میلیارد ها پول نفت برسد که عده ای به قول خودشان سر جوان ها را گرم می کنند، سر جوان را با فوتبال دولتی گرم نمی کنند همان در مدرسه  و باشگاه های خصوصی و محلات نظارت شده  سر جوان بیشتر گرم می شود

یعد از باران ( یاغموردان سونرا)

خواستم که بیائی  

چون بی تو به سر نمی شود 

و هر آن منتظر تو خواهم ماند ... 

از آن موقع که تو رفتی هم آرامش را و هم روحم را باخود بردی 

تو به سوئی رفتی و به دنبال آرزوئی 

و من از همان آن  

نتوانستم قبول اش را که به نور رسیده باشی 

و این را تو خود می دانستی و همراه هزاران چلچله رفتی 

و تنها پنج بهار که نبودی مگر آشیان گم کرده بودی و ترسم از این بود 

وگفتم که عرب گوید " الخیر فی ماواقع" 

به خدا توکل کن که همیشه چاره ساز است 

داغلار دوراغی بیزه منتظر قالاجاق  

همده گوزل ماهنی لار پشیمیزده 

سن سیز باشا گئتمیز هئچ زاد 

نه قدر قورخو دا قالدیم کی اؤلم و بیر ده سنی گؤرمه یم 

سیزدهی هم بدر شد

...خوب که چه، این سیزده هم رفت و باقی می ماند این همه گشته و مجروح در این همه جاده های غیر استاندارد و البته با ماشین های غیر استاندارد. 

حال می ماند اینکه اگر با عقیده ای و سننی مخالف باشد ، زرتی می جسبانند به ار گانی و غیره. 

نه آقا من با هر چه که مخالف باشم و یا درست تشخیص بدهم ، اجازه دهید باشم و اینکه دیگر وابسطه کی و چی لازم ندارد . نوشتم که هم با عید و هم با این سیزده رفتن ها و این همه های هوی مخالف هستم. 

خدایش یک سئوال دارم کسی که این همه سنگ عید و سیزده و بهار به سینه می زند در تمام عمرش یک درخت کاشته است ؟ 

خوب سئوال هست دیگر ، تا حال یک درخت به خاطر بهار کاشته ای، توی عمر پر برکت ات هر چه کرده ای ضد طبیعت و بهار بوده است ، آیا فکر می کنی من اشتباه می کنم. 

کسی که بهار را دوست دارد ، زمین را آلوده نمی کند ، طبیعت را با آشغال و کیسه زباله پر نمی کند.طبیعت و بهار عشق طلب می کند و این با خود محوری شخصی بعضی ها و انک زدن های بیهوده منافات دارد . تو عشق را نمی فهمی و بهار را نمی دانی ، فقط داری ادای دوست داشتن طبیعت و عید را افاده می کنی. 

من بهار را و عید را در دوست داشتن انسان ها می دانم ولی بعضی ها مثل بچه ها در هفده روز تعطیل مدرسه می بیننند، فرق است میان من و تو 

هر سال من نداری یک پدر و مادر را و غم فقر را با آمدن عید می بینم و تو هرگز 

هر وقت احساس کردم که در این جامعه من ،دارا و نداری بر سفره عید باهم نشستند، من نیز عید را خواهم داشت  

ولی استفاده از احساسات خرافی برای مبارزه با امری و یا... را هیچ وقت دوست نخواهم داشت، حتی اگر کوروش و داریوش و جمشید هم نظاره گر باشد