جز عشق به شمس؟
----------------------------------------------------------------
پشت این دیوار
حصاری کشیدم
پشت به پنجره ، رو به افتاب
سایه ی مردی
که نه حاصل آفتاب ظهر است
و نه مهتاب
در دستان سایه
مشتی ستاره است
------------------------------
سلامآقای حسن اسکوئی
این شعر را برای شما گفته ام .از من بپذیرید....برای همه ی مهربانی شما
دوستدار شما
اثیره
______________________________
سراینده این مهربانی یکی از دوستان فیسی حقیر است،آن قدر دوست اش دارم حیف
ام آمد در میان نامه هایم بایگانی شود و من گه گاهی بخوانمش،این که مرا
مهربان دانسته برایم افتخاری است چون از دوست داشتن و مهربانی سخن رفته،که
این روز ها کمتر به کسی می گویم "دوست مهربان" چنان که گوئی؛ دیگر همه
بیگانه هم اند.برای زندگی به این کلمات نیاز داریم و از این کلمات
نهراسیم.حس کردم این نوشته در فیس باشد ممکن است هر روز ببینم و بخوانم؛به
یاد خانواده ای که این عزیز را در دامنشان بزرگ شده سر تعظیم دارم.
--------------------------------------------------------------------------------------------------------------
پشت این دیوار
حصاری کشیدم
پشت به پنجره ، رو به افتاب
سایه ی مردی
که نه حاصل آفتاب ظهر است
و نه مهتاب
در دستان سایه
مشتی ستاره است
------------------------------