دریاچه ارومیه 120 هزار هکتار کوچکتر شد

 

کوچک شدن دریاچه ارومیه از 500 هزار هکتار به 120 هزار هکتار، هشدار مهمی است برای این که شوره زار حاصل شده از این عقب نشینی همه اراضی، مزارع، ساختمان ها و نواحی مسکونی و آبادی های اطراف را تهدید می کند. 
 
 
 
تهران_ میراث خبر
گروه استان ها: به دلیل بهره گیری از سدهای احداث شده روی اغلب رودخانه های موجود در حوزه آبزیر دریاچه ارومیه که به سمت این دریاچه منتهی می شوند، شوری آب از حد اشباع گذشته و خطر مرگ این دریاچه را تهدید می کند.
"مسعود باقرزاده کریمی"، کارشناس مسئول امور تالاب ها و متخصص آبخیزداری در این باره ضمن هشدار نسبت به وضعیت بحرانی دریاچه ارومیه گفت:«طی سال های اخیر این نکته کاملا روشن شده که اغلب سدهای احداث شده، محیط های پایین دست خود را تحت تاثیر قرار داده اند و دریاچه ارومیه بارزترین نمونه ازاین دست است.»
او گفت:« باتوجه به این که در حوزه آبریز دریاچه ارومیه و اغلب رودخانه هایی که به سمت این دریاچه منتهی می شوند، تعداد زیادی سد ساخته شده که برخی مورد بهره برداری قرار گرفته و برخی نیز در حال احداث است، شوری آب این دریاچه به شدت افزایش یافته و از حد اشباع گذشته و هم اکنون این بحران به مرحله ای رسیده که خطر مرگ دریاچه را به دنبال دارد.»
به گفته کریمی در پی کاهش حجم آب ورودی به این دریاچه نه تنها آب دریاچه بسیار شور شده است بلکه اساسا از وسعت این دریاچه مهم که در زمره مهم ترین مناطق زیست کره جهان شناخته شده قرار دارد و وسعت آن زمانی 500 هزار هکتار بود، کاسته شده است. طبق برآوردهای انجام شده، میزان کاسته شدن آب دریاچه ارومیه بالغ بر 120 هزار هکتار است.
کریمی یادآورشد:«این کوچک شدن هشدار مهمی است برای این که شوره زار حاصل از این عقب نشینی تمام اراضی، مزارع، ساختمان ها و نواحی مسکونی و آبادی های اطراف را تهدید می کند زیرا با هر بار وزش باد، نمک موجود در شوره زارهای پدید آمده به سوی این اراضی و نواحی مسکونی هدایت و منتشر می شود که سبب خشکسالی می شود. این روند روی کشاورزی منطقه و سلامت مردم و افزایش مهاجرت ها خواهد داشت.»
به عقیده کارشناسان محیط زیست، این اقدامات و عوارض ناشی از آن که به دلیل عدم اجرای ارزیابی های زیست محیطی در طراحی و برنامه ریزی و احداث سدها رخ داده است برخلاف اهداف تعیین شده درسیاست بیابان زدایی کشور بوده است زیرا ایجاد شوره زارها و بروز خشکسالی در منطقه، گسترش و افزایش مناطق کویری را در پی دارد.
به گفته کریمی کویرهای ایجاد شده حاصل از عقب نشینی دریاچه ارومیه به ویژه از نوع کویرهای بسیار خطرناک است زیرا اساسا کویرها از نظر ترکیبات خاک ‌به دو دسته کویر نمک و کویر بدون نمک تقسیم می شوند.
کویرهای نمکی نوع بسیار خطرناکی از کویرها به شمار می روند که ادامه حیات گونه های بومی منطقه را مورد مخاطرات جدی قرار می دهند.
نسبت نمک دریاچه‌ ارومیه‌ دو برابر نمک اقیانوس‌ها است به‌ همین‌ علت‌ آب‌ آن‌ هیچ گاه‌ یخ‌ نمی‌زند.از گذشته های دور آب‌ دریاچه‌ ارومیه‌ به‌ علت‌ املاحی‌ که‌ در آن‌ محلول‌ است‌، مورد توجه‌ بیماران‌ امراض‌ جلدی‌ و پزشکان بومی‌ بوده‌ و گل ها و گیاهان بومی آن در درمان‌ بیماری‌ها مورد استفاده‌ قرار می‌گرفته است.
دریاچه ارومیه یکی از ???? ذخیره‌گاه طبیعی محیط زیست جهان است که به‌دلیل طبیعت مناسب برای زیست دایمی و موقت انواع پرندگان کمیاب و نادر جهان و زیبایی‌های طبیعی سواحل و جزایر آن از سوی "یونسکو" به عنوان یک ذخیره‌گاه "بیوسفوری" (زیست سپهر) در جهان شناخته شده است.
این دریاچه بخشی از منطقه پارک ملی اورمیه است که از سال 1954 تاکنون به عنوان ذخیره گاه زیست کره و تالاب بین االمللی شناخته شده است.
باتوجه به تعاریف ارائه شده از سوی کنوانسیون رامسر درمورد تالاب ها، این منطقه واجد ویژ گی های طبیعی و زیست محیطی منحصربفردی بوده است که آن را در ردیف تالاب های بین المللی و ذخیره گاه های زیست کره قرار داده است اما تداوم شرایط ایجاد شده موقعیت طبیعی و بین المللی این منطقه دچار مخاطرات جدی کرده است.
در حال حاضر کاهش آب دریاچه ارومیه باعث شده از مساحت این دریاچه به میزان ? ???درصد کاسته شود.چندی پیش نیز "کیومرث کلانتری"، مدیرکل محیط زیست آذر بایجان غربی و ضعیت این دریاچه را اسفناک عنوان کرده بود .
بنا بر گزارش های موجود از تراز حداکثر آب این دریاچه در سال? ???تاکنون به میزان چهار متر و ???سانتی متر کاسته شده و این روند همچنان ادامه دارد .میزان شوری آب دریاچه نیز به ? ????گرم در هر لیتر رسیده است در حالی که میزان غلظت نمک در آب این دریاچه در شرایط عادی ? ????گرم در لیتر است .
با توجه به این که هم‌اکنون? ???سد دیگر نیز در استان آذربایجان غربی در دست ساخت و مطالعه است، ضروری است که هشدار کارشناسان محیط زیست بیش از هر زمان دیگری از سوی مسئولان وزارت نیرو مورد توجه و بررسی دقیق قرار گیرد.

درس دیپلماسی ترکی به ایرانیان سایت بازتاب

درس دیپلماسی ترکی به ایرانیان

«عبدالله گل»، وزیر خارجه ترکیه، اواسط شب وارد بروکسل شد و مورد استقبال میزبانان قرار گرفت. «استراو» که به گرمی از میهمان خود پذیرایی کرده بود، آن روز را یک روز تاریخی نامید! نخست‌وزیر ترکیه در مصاحبه مطبوعاتی در آنکارا اعلام کرد که این موفقیت، مرهون حمایت توده‌ای مردم ترکیه بود.

سایت بازتاب کد خبر : ۳۰۰۱۴

پرونده هسته‌ای ایران و تلاش دیپلمات‌های ایرانی برای دفاع از حق کشورمان در دارا بودن فناوری هسته‌ای در حالی در جریان است که همسایه شمال غربی ایران، تلاش می‌کند عضو اتحادیه اروپا شود.

در مقاله‌ای که «حسن سواری» به رشته تحریر درآورده، با بررسی حرکت اخیر «عبدالله گل»، وزیر خارجه ترکیه، که به پیروزی دیپلماسی این کشور انجامید، اشاره شده و به نقش یکپارچگی مردم این کشور در این پیروزی پرداخته است.

در این مقاله آمده است: بر پایه برنامه از پیش‌تعیین شده، سوم اکتبر روزی بود که باید مذاکرات مربوط به تعیین چهارچوب گفت‌وگو‌های اتحادیه اروپا و ترکیه جهت الحاق این کشور به اتحادیه از سر گرفته می‌شد. اما چند روز پیش از این تاریخ، به خاطر مخالفت اتریش با اصل عضویت ترکیه، بحرانی در این زمینه پدیدار شد... .

در آستانه سوم اکتبر، وزارت خارجه اتریش به صراحت مخالفت خود را ابراز کرده و اعلام داشت، تنها با فرمولی در این زمینه موافقت خواهد کرد که به موجب آن، ترکیه نه به عنوان عضو، که شریک ترجیحی در کنار اروپا باشد، چیزی که احزاب دست‌راستی افراطی فرانسه نیز از آن حمایت می‌کنند. اما ترکیه به هیچ وجه حاضر به پذیرش این پیشنهاد نبوده و نیست. در آستانه زمان مذاکرات، به دلیل اصرار اتریش بر موضع خودش، مردم و دولت ترکیه به صورت یکپارچه مخالفت خود را با این پیشنهاد ابراز داشته و مطبوعات کشور ـ همگی موافق و مخالف دولت ـ از موضع دولت حمایت کردند وزارت خارجه ترکیه اعلام کرد که «تا زمانی که اروپا در مورد شروع مذاکرات منتهی بر عضویت کامل این کشور به اجماع نرسیده و بر فرمول شریک ترجیحی اصرار کند هواپیمای حامل وزیر خارجه برای شرکت در نشست بروکسل و امضای سند مربوطه از آنکارا بر نخواهد خاست»؛ این جمله را بخاطر بسپارید... .

آنچه بیش از هر چیز خودنمایی می‌کرد، «وحدت ملی» بود که حول محور «منافع ملی» شکل گرفته بود و این یگانگی و اتحاد، در مدت کوتاه به اوج خود رسید تا بتواند اروپا را به یافتن راه‌حلی که برآورنده انتظارات ترک‌ها باشد، قانع کند. به هر حال، بحران لحظه به لحظه جدی‌تر می‌شد، وزرای خارجه اروپایی در بروکسل منتظر «عبدالله گل» بودند در حالی که او تصمیم خود دال بر عدم شرکت در این نشست را به صراحت اعلام کرده بود. با توجه به حمایت ملی گسترده از تصمیم دولت، که از چشم اروپاییان پنهان نبود، لازم بود تا این قضیه با لحاظ کردن خواسته طرف ترک، به نحوی حل‌وفصل می‌شد زیرا که اروپاییان نیز گرچه شرایط سخت‌تری را به این دولت تحمیل می‌کنند و ترکیه دلخواه خود را به عنوان عضو جامعه اروپا می‌پسندند، اما مایل نبوده و نیستند که یک کشور همسایه نسبتا قدرتمند عضو «ناتو» و دارای یک بازار مصرف بالقوه 60 میلیونی را به راحتی از دست دهند. به هر حال در این قضیه، پشتوانه ملی دولت ترکیه، عامل انکارناپذیری بود.
و اما این بن‌بست چگونه مرتفع شد؟ ... .

«عبدالله گل»، وزیر خارجه ترکیه، اواسط شب وارد بروکسل شد و مورد استقبال میزبانان قرار گرفت. «استراو» که به گرمی از میهمان خود پذیرایی کرده بود، آن روز را یک روز تاریخی نامید! نخست‌وزیر ترکیه در مصاحبه مطبوعاتی در آنکارا اعلام کرد که اروپا با موافت خود با مذاکره پیرامون عضویت کامل ترکیه، از دو گزینه «تبدیل به باشگاه دول مسیحی» و یا «بازیگر مؤثر بین‌المللی» گزینه دوم را انتخاب و اضافه کرد، این موفقیت، مرهون حمایت توده‌ای مردم ترکیه بود... .

به رغم این واقعیت، ملاحظه شد که این نوع موضع‌گیری از سوی دولت ترکیه، نه تنها در میان ترک‌ها مورد سرزنش قرار نگرفت، بلکه به شدت حمایت شد، به طوری که ظرف آخرین 24 ساعت پیش از بن‌بست به وجود آمده، رقم 73 درصد ترک‌ها که موافق عضویت کشورشان در اتحادیه بودند، به 62 درصد تقلیل یافته و صفحه‌های بیشتر روزنامه‌ها بر موضعگیری شدید علیه کارشکنی اروپاییان نقش بسته بود. به علاوه، این ریسک هم وجود داشت که نشست بروکسل به دلیل خودداری ارادی ترک‌ها از شرکت در جلسه «مسیله» را ولو تا مدتی، کأن‌لم‌یکن تلقی کرده و مسئولیت آن را به گردن ترک‌ها بیندازند. با این وصف، کسی وزیر خارجه و دولت اردوغان را بی‌سواد و نا‌آگاه به امور سیاسی متهم نکرد در حالی که بعید نبود و نیست که این موضع‌گیری تند، منتقدانی هم در داخل ترکیه ـ چه از میان احزاب و چه از میان شخصیت‌های سیاسی ـ داشته باشد، ولی مهم این بود که این گروه و افراد، تمایلات و نقطه‌نظرات خود را به صورت علنی ابراز نکردند تا مبادا موضع دولتمردان، در صحنه حساس دیپلماسی تضعیف شود... .

یکی از مؤلفه‌های اصلی در ترجیح منافع ملی به منافع گروهی و حزبی این است که در صورت وقوع بحران، نخبگان سیاسی و گروه‌ها و روزنامه‌ها افکار عمومی را به پشتیبانی از دست‌اندرکاران سیاست خارحی هدایت نمایند. حتی اگر اعتقاد بر این باشد که این نوع موضع‌گیری و اظهارات اشتباه بوده و مخاطره‌انگیز است. به نظر نمی‌رسد که علنی کردن انتقادات و مخالفت‌ها از موضعگیری دولتمردان درباره پرونده‌های مهم و حساس که بعد خارجی داشته و به سرنوشت ملت و امنیت کشور گره خورده است، امر پذیرفتنی باشد؛ چرا که کمترین اثر این رویکرد، تضعیف جایگاه طرف خودی در میدان مذاکرات است... .

ضرورت؟

یادداشت
ساده زیستى تشریفاتى
مصطفى ایزدى
«ضرورت» از جمله ارزش هایى است که هر انسان عاقل و متعادل به آن توجه بایسته و پیوسته دارد، به ویژه کسانى که در اداره جامعه مقامى بلندپایه و اثرگذار دارند، بیش از دیگران باید به «ضرورت» توجه کنند. این گونه افراد، در بهره گیرى از امکانات در اختیار، یا رفتار مدیریتى اگر به ارزش «ضرورت»  اعتناى جدى داشته باشند، قطعاً از گرفتار شدن در دام بعضى عوام فریبى تبلیغاتى، یا ریاکارى هاى بى عاقبت مصون مى مانند و بازى ما به ازاى «به به »ها و «چه چه»ها را نمى پسندد. تبلیغات رسانه  اى محافظه کاران، یکى از دستمایه هاى مردمى نشان دادن سران جدید دولت را ساده زیستى _ به مفهومى که خود تعریف مى کنند _ جلوه مى دهند. ساده زیستى و مردمى بودن مدیران _ بدون هیچ ملاحظه  اى _ یک «ضرورت» و در نتیجه یک «ارزش» است. اما این ساده زیستى باید مفهوم واقعى داشته باشد تا بتوان آن را «ضرورت» پنداشت. از جمله نمى توان ضرورت هاى دیگر را که بعضى ساده انگاران آن را تشریفات نام نهاده اند، به بهانه مردمى بودن کنار گذاشت، چرا که نتیجه اى جز یک نوع ساده زیستى تشریفاتى نخواهد داشت.
برخى در حاشیه سفرهاى رئیس جمهور جدید، اشاره هایى به نوع وسیله سفر و حتى غذاى وى و همراهانش دارند تا مقایسه اى بین دیگران داشته باشند و نشان دهند، مى توان از تشریفات فاصله گرفت و... راقم این سطور به ساده زیستى و پرهیز از تشریفات خو گرفته و ساده زیستى واقعى را ارج مى نهد، اما در ارتباط با این نوع تبلیغاتى که براى رئیس جمهور مى شود، چند نکته را یادآورى مى کند: آیا اختصاص دادن بعضى امکانات و وسایل براى تسریع در امور مسافرتى رئیس جمهور تشریفات زائد است یا یک ضرورت؟ مثلاً آنان در ارتباط با سفرهاى داخلى رئیس جمهور وانمود مى کنند که وى از هواپیماى اختصاصى استفاده نکرده و مثل سایر مردم با هواپیماهاى معمولى مسافرت مى  کند. معنى این تبلیغ این است که هواپیماهاى اختصاصى موجود در کشور، هم تشریفاتى است و هم بى ارزش و ضدارزش. من به برنامه ریزان سفرهاى رئیس جمهور عرض مى  کنم که اگر قرار است سفرهاى وى مثل عموم مردم باشد، نباید از هواپیما استفاده کند، چرا که در ایران بیش از ۹۵ درصد مردم از اتوبوس، قطار و سوارى براى مسافرت استفاده مى کنند. لابد خواهید گفت که در اینجا استفاده از هواپیما یک ضرورت است. درست هم هست. در این صورت استفاده از هواپیماى اختصاصى هم یک ضرورت است. چرا که در استفاده از آن، لازم نمى آید براى هر سفر ۴۰ ، ۵۰ بلیت مسافران عادى را _ که به هزار زحمت تهیه کرده اند _ لغو کرد و رئیس جمهور و اطرافیان را جاى آنان نشاند. چه ضرورتى دارد که یک یا چند هواپیماى اختصاصى در پارکینگ فرودگاه خوابیده باشد و از جاى مردم _ که نوعاً کارمندان دولت و براى ماموریت ادارى گرفته شده است _ استفاده کرد؟ شما مى توانید هواپیماى اختصاصى را در اختیار سفرهاى رئیس جمهور قرار دهید و صندلى هاى خالى آن را به متقاضیان عادى بفروشید. اگر فکر مى کنید که استفاده از هواپیماى اختصاصى یک تشریفات است، بگذارید مردم معمولى هم از این تشریفات استفاده کنند. در این ارتباط مى توان پاویون دولت در فرودگاه هاى کشور را هم مثال زد. اصرار این است که به مردم بفهمانید: مردمى بودن رئیس جمهور یعنى پرهیز از استفاده از پاویون. و رفت و آمد از درهاى ورودى و خروجى عادى نه تنها هیچ ارزشى نیست، بلکه برعکس در کار عادى مردم نیز اخلال مى شود. در سفرى که آقاى احمدى نژاد و همراهان به مشهد داشتند، به دلیل همین دیدگاه که وجود پاویون و خودرو اختصاصى و راه اختصاصى تشریفات زائد و ضدمردمدارى تلقى مى شود، چندین ساعت تردد مردم در حوالى حرم مطهر دچار وقفه شد و مردم از کار و زندگى عادى بازماندند بدون اینکه رئیس جمهور و همراهان در عادى رفت و آمد کردن، نفعى به مردم رسانده باشند یا مشکلى از آنان را حل کرده باشند. در سفر چند روز قبل رئیس جمهور به قم به دلیل تردد عادى وى از میان مردم و تجمع علاقه مندانش آنگونه که جراید محافظه کار نوشتند، آقاى احمدى نژاد با دو ساعت تاخیر به محل سخنرانى رسید. شما تصور کنید به مدت دو ساعت ده ها نفر از علما و روحانیون قم در سالن منتظر رئیس جمهور نشسته باشند و همه برنامه ریزى ها به هم بریزد، چون اطرافیان وى  مى خواهند بار احساسى و تبلیغى این سفر زیاد شود. آیا این یک ضرورت است؟ خط ویژه اتوبوس که در خیابان هاى اصلى شهر هاى بزرگ در نظر مى گیرند براى این است که کار مردم زودتر انجام پذیرد یا براى اتوبوس هاى شرکت واحد تشریفات زائد قائل شده اند؟ مردمى بودن و ساده زیستى باید در عمق روح و اعتقاد انسان باشد نه اینکه با این پدیده هاى ارزشمند تجملاتى برخورد شود. چرا سفر هیات رئیس جمهور به نیویورک- که بعضى از افراد هیات یک سفر تشریفاتى زائد انجام دادند- با یک هواپیماى اختصاصى صورت گرفت؟ چرا مثل بقیه مسافران ینگه دنیا با هواپیماى متعدد کشور هاى متعدد را نپیمودند؟ بدیهى است که این سفر مستقیم از تهران به نیویورک و با هواپیما هاى اختصاصى یک «ضرورت» بود. در عصر ارتباطات گسترده تصویرى و عصرى که رسیدگى به امور همه مردم از طریق تشکیلات و سازمان صورت مى پذیرد، ضرورت دارد که مقامات بلندپایه وقت را به مدیریت کلان بگذرانند تا شائبه و شایعه دیگر به اذهان ننشیند. لذا بدون اینکه مرز بین ضرورت و توجیه را نادیده بگیریم، ضرورى است اینگونه تبلیغات پایان پذیرد و به کار اصلى مردم پرداخته شود.
شرق ۸۴.۷.۱۷