بازهم از آقا سید خوبمان

۰۸ آذر ۱۳۸۴
زندگی در خارج از کشور

 

شاید خیلی از جوانان داخل کشور وقتی به زندگی دوستان و خویشان و یا سایر کسانی که در خارج از کشور هستند می نگرند، آن را یک زندگی راحت و خارج نشینان را فارغ از هر مشکلی می­پندارند و احیاناً آن ها که نمی­توانند این مسیر را طی کنند به خارج نشینان با نگاهی همراه با  حسرت و یا کینه می­نگرند.

در حالی که باید به مشکلات آنان نیز توجه کرد. شاید چند ماه اول زندگی در خارج، جاذبه­های مختلفی برای افراد داشته باشد. اما وقتی دوری­ها آغاز می­شود، وقتی که در خیابان، مدرسه، دانشگاه باید پاسخ چیزهایی را بدهند که به آن­ها مربوط نیست، وقتی احساس می­کنند این جا خانه­ی آن ها نیست و کسانی که در خیابان، اتوبوس، فروشگاه او را می­بینند به عنوان یک خارجی که آمده امکانات آنان را بگیرد نگاه می­کنند و وقتی برای گذران روزگار باید اذیت شوند نمای سخت زندگی در خارج از کشور رخ می­نماید.

من نه خارج بودن را بد می­دانم و نه خوب. اما می­خواهم بگویم که آن ها که به هر دلیل، به اختیار یا به اجبار در خارج از کشور زندگی می­کنند نیز مشکلات فراوانی دارند و باید مشکلات آنان را درک کرد.

اصلی­ترین مشکل آرزو داران زندگی در خارج را هم در احساس عدم امنیت­های مختلف می­دانم. حتی اگر امکانات گوناگون آنان از خارج نشینان بیشتر باشد اما «احساس» عدم امنیت که از عدم امنیت بدتر است، آرامش را می­گیرد و آرامش مهم­ترین عنصر راحت زندگی کردن است.

در نهایت باید همه بتوانیم مشکلات یکدیگر را درک کنیم و به یکدیگر نگاه کینه توزانه نکنیم. نه بودن در ایران ارزش است و نه بودن در خارج از ایران.

 

به یاد آرشم تصویر عشقی به قاب نشست

ای خوب

چه گونه سر کنم به فراق ،که میر نو روزم به خزان؟

در قلمرو شهنه چه دشوار است جدائی

به سکوت

در برابر گزمه ها ؟

...............

توان خدا حافظی نبود

و آنگاه پدر غمَ من داشت و آسان گریست

مادر غم تو داشت و آسان گریست

و همه

به بادیه غم لبی زدند

من گنگ 

بغض به گلو در حسرت دست های سرد

زیر نگاه های شرم

صحنه دشوار جدائی را ترسیم می کردم

سالها قبل یکی گفته بود تصویر ها در آئینه فریاد می زنند

های انسان ها

ما را از این قاب ها برهانید

پدر همه عشق را در قابی به دیوار ،

چگونه هر روز به تماشا  می نشیند؟.

 

                               به یاد آرش عزیزم                  فرود گاه تبریز  پائیز84

تفکر های رادیو آن سوی آب

گوینده و مفسر و تهیه کننده یکی از رادیو های لوس آنجلسی با حرارت تمام از مائو ئیزم می گفت و پشت بندش از رادیو تیرانا و آلبانی سابق و نشر آثار سه جهانی و فرستادن آن به درب خانه های دانشجویان مقیم ایتالیا در زمان شاه سابق. و از هزینه های سر سام آور آن و انوع فعالیتشان که همه را منتسب به چین کمونیست آن زمان می کردُ که در رو یا روی با حزب توده چه ها که نمی کردند .

باید خاطر نشان می کرد که کل هزینه های رادیو تیرانا و همان حزب توفان را آن طوری که در یاد ها بایست  مانده  باشد ، بسیاری امریکا زحمت اش را می کشید و  هزینه حزب برادر توده را هم شوروی سابق ، یعنی باز همان ابر قدرت های سابق . والا چین که قابل این حرف ها نبود در آن سال های ـ جوانی ما و کل نشریات توده ای هم که بعد ها مشخص شد از جیب پر فتّوت شوروی سابق تغذیه میشد .

اما می ماند جنبش عده ای بی اطلاع در نپال  که خود را مائو ئیست می داند و خیلی هم کشته داده اند ،تقریبا  12500 نفر و به این موضوع هم به صورت توهم و بازهم سطحی نظری داشت که می فرمود (حال دولت چین کمک نظامی به پادشاه نپال می کنند جهت سر کوب نا راضی های قومی ) خلاصه قمه را از رو بسته بود، و نمی داند وقتی پین می فهمد که دیگر این بار او نیست که پشت سر این جماعت است  خود موش می دواند، دیگر طشت از بام افتاده و معلوم شده که گاهی هم سیا هوس می کند حزب پیشرو چپ داشته باشد  باز سازش حزب توده را با شاه و قلع وقم طوفانی ها به دست نیرو های ساواک و یا بازی مقام های امنیتی با این دو سازمان را نادیده انگاشته بود، چون به خوبی می دانست که این رسم روشنفکران آن دوره بود که همه ادعای چپ بودن را برای خود شرط کافی می دانستند ، و اصلا شاهی بودن در جز روشن قکر را در اعداد ساواکی بودن می شناختند .و روشن فکران شاهی همه در این مورد در عذاب بودند.

یادشان رفته بود در همه حالات این سازمان های اطلاعاتی است که در این گونه کشور ها همیشه مواظب جریان های خود ساخته است و حزب طوفان و توده هم از این مدار خارج نمیتوانست  باشند.

سالانه 6000 نفر در معدن های چین امروزه سال گذشته کشته شده اند و با توجه به کل جمعیت چین خیلی درصد پائینی است، زیادهم نگران کننده نیست تو در فکر کشته های عراقی باش.در ثانی در همین امار مقایسه ای می توان به خیلی از مسائل غلط هم رسید.

ولی الوده گی رود خانه های چین امر مهمی است که باید خیلی مشکل ساز باشد و این هم از همان تاثیر توسعه است، باید جدی گرفت.

80 در صد نفت صادراتی جاوز ونوزیلا را امریکا خریداری می کند امر جالبی است، تازه به شهر ون های کم درامد آمریکا نفت را با 40 در صد تخفیف هم می دهد.

امریکا ئی ها امشب همه بوقلمون می خورند مبارک است . و باز ماهی گیران چینی وقتی به صید ماهی می روند سرود انتر ناسیو نال  می خوانند یا نه ـو این هم خبری بود که گوینده محترم می داد. حرف مفت؟ؤ