آخرین دیدار در سهند

بر گشتنی آمدم دیدم حبیبی پیغام گذاشته که فلانی اول و دومی شمایید و چه قدر هم با احساس و قبلا هم نوشته بود که موجودات ظریف آفرینش را احساس غریبی در وجود است و من ماندم متحّیر که چه گویم و چه بنویسم ، نقاب در خاک کشیدن بهتر است از نقاب بر رخ، و این بابی شد که دیگر باید گونه ای دیگر نوشت ، که اصالت است، باید ماند و غم پر غصّه را قصّه های ساز عاشقان دوره گرد ایلات آذربایجان گفت.همیشه مرا در زندگی خصوصی لطفی از کرم الهی بود و بار ها  وبار ها شامل حالم. خواستم گزارش گونه بنویسم از خدا حافظی از سهند ، که رفتیم در میانه هفته آخر شهریور ، جمعی اندک از یاران و موافقان که اغلب در  تلاش معاش و کار اند دوستان و این دیدار آخری نصیب ما شد...........همیشه در این روز های فصل یعنی اواخر تابستان ما را با سهند زیبا عهدی است ، ایام سخت جدائی با این عزیز ، حدیث عاشق و معشوق و هر چند شاید به هفت ماهی نرسد این عمر فراق. ولی باری است گران.که هستند همنورد های که بار این  دوری را نکشیدند و عمری را  سپری و دیدار به قیامت.در یکی از زمزمه های عاشقانه ایلی شنیده ام ، که می خواند

داغ سلامت قال

چن سلامت قال

داها بیردا ممکون الماسا

گلم مدیم بودیارا

(ای گوه عزیز سلامت به مان و ای ابر ها سلامت به مانید و شاید ممکن نشد دیگر بار باز آیم)

به دلم نشسته بود این فریاد جدائی ،نوازنده دوره گرد ایلاتی، و همیشه در آخرین دیدار سهند عرفی شده که به حسرت بچه های گروه دسته جمعی می خوانند.

از قرار سوق الجیشی زمین شناسی سهند جز گوه های است که خود یه تنهائی در وسط منطقه ای از گوه پایه های به وسعت خیلی دشت های یه ارتفاع زیاد در میان گوه پایه ها قرار گرفته که بخشی از سال را بارش برف مجال صعود نمی دهد ،گرچه به قلل دیگرش شاید و لی به خود این عزیز زیبا اصلا یا شاید هم ما امکانش را نمی یابیم.

در این سال ها وسایل گوه نوردی خیلی پیش رفت داشته و در بازار موجود ولی افسوس که امکانات مادی ما ها خیلی کم و هنوز در امور روز مره خود مانده ایم

چند روزی در دامنه این سهند بودیم و شاهد کوچ ایل شاه سه ون ، که نزدیک به چهار ماهی اسکان داشتند

در همین چند ماه می گفتند که بچه های به دنیا آمد و مردمانی، از این همه زیبائی  ها گذر کردند و به دنیائی دیگر رفتند که روحشان شاد.

ایلات قارا خانلو و شاملو و بایندر و غیره کوچیده  بودند و ما هم شاهد کوچ ایل شاه سه ون شدیم

 و کودکان و پیران، چندان راضی به کوج نمی شوند که دشت های باز و هوای ییلاق را بیشتر می پسندند تا هوای تفته و گرم دشت مغان را ، هر چند که در قشلاق فصل بیکاری و فراغت بیشتر است و شب ها دراز  در پای صحبت و قصه ایام...

ولی در دامن سهند شب را به صبح رساندن و اول آفتاب را دیدن در تاج همیشه برفی قلّه روایت دگر است .

آن نوازنده دوره گرد زمزمه می گرد  

« وقتی از تو دور میشویم ابری در آسمان می بارد و ما به خیال اینکه سهند این مادر همیشه مهربانمان ،پشت سر ایل آب می پاشد و می گوید ایل سلامت قال، چن سلامت قال ، عاشیق سلامت قال»

 

 إإإإإإإإإإإإإإإإإإإإإإإإإإإإإإإإ
عاشیق    نوازنده دوره گرد آذربیجان

شاه سه ون    بزرگترین ایل گوچنده

چن      ابرهای که به دامنه گوه ها می نشیند
 قال      به مان     پایدار باش

کره شمالی جنسی از نوع لیبی

 

 

بی بی سی:گزارش های رسیده از پکن، پایتخت چین و محل برگزاری اجلاس شش جانبه حل بحران کره شمالی حاکی از آن است که این کشور با تغییر سیاست هسته ای خود موافقت کرده است.

در بیانیه ای که در پی نشست اجلاس شش جانبه انتشار یافت آمده است که دولت کره شمالی موافقت کرده است تا تمامی فعالیت های هسته ای خود را در برابر دریافت نفت و برق از خارج متوقف کند، مجددا با پیمان منع گسترش جنگ افزارهای هسته ای (ان پی تی) بازگردد و تلاش برای تولید بمب اتمی را کنار بگذارد.

علاوه بر دریافت نفت و برق از خارج، دولت کره شمالی از آمریکا تضمین گرفته است که هدف عملیات تهاجمی و حمله نظامی ایالات متحده قرار نخواهد گرفت.

آمریکا و کره شمالی همچنین اعلام داشته اند که به حق حاکمیت و تمامیت ارضی یکدیگر احترام می گذارند.

 

 

بعد از آغاز دهه دوّم فروپاشی بلوک شرق این بار حاکمان کره شمالی است که ناتوان ماند، گفتم نا توان ، ناتوان هم از سرمایه و هم از دیپلوماسی اتمی، توان اندیشه در جهل مرکب حاکمیت مردان مخفی شده در آرمان پوسیده در افکار استالنیستی منجمد.من نمی توانم حاکمان کره را رهرو سیاسی اسالت بشر یعنی سوسیالیزم بدانم و فعلا این سران کشور چین سرخ است که به همت تلاش بی وقفه مردان و زنان زرد هیولائی شده اند بر سر اقتصاد غرب، سرمایه داری غرب از هجوم اجناس ارزان و مورد پسند شهروندان خود، از واژه چین کومنیزم خواب آشفته دارد و راهی برای برون رفت آن را می طلبد . اگر رهبران چین با سوسیالیزم علمی پیش رفتند و بازار های جهانی را تهدید، این کره شمالی است که هنوز در چم و خم دیکتاتوری استالینی گرفتار است و با تحجر اوایل قرن بیستم به قریب پنج ملیون شهر وند کره ای گرسنگی می دهد ، که رهبرشان اراده فرموده بود اگر ما صاحب تکنولوژی هسته ای شویم ، موجودیت و حاکمیت در دست با کفایت ما است ، و خللی بر ما نیست. در خاور میانه القزافی این پیام غرب را شنید و بی هیج مقدمه ای خود را از موج تئوری (راه خاورمیانه) کنار کشید و چندین و چند ملیاردی هبه کرد و خود را خلاص ، حد اقل تا این زمان ، که تا بعد چه در نظر افتد و یار که را خواند. ولی کره نه صاحب نفت و نه سرمایه به دنبال قدرت پوپولیستی خود و آن هم از لشگر گرسنگان می خواست رو در روی جهان غرب بایستاد، و آخر سر هم فقط به حفظ حق حاکمیت و تمامیت ارضی رضا داد، همان حقی که خیل عظیم دیکتاتور های جهان به دنبالش می روند و آخر سر هم مثل شاه هان پهلوی در بدر،مگر پهلوی ها حاکمیت و ارض مورد نظر را چوب دو سر طلا  را بر سر خلق بی اطلاع از بازی سیاسی و تحزب و دموکراسی نداشتند

خود در ادبیات طنز ماست ، وقتی که ملا نصر الدین را حیوان سواری گم شد و بعد پیدا ، و  سور چرانی که  شاد از پیدا شدن بود.

 شاید جلال الدین بلخی  در آن سال ها به فکر حاکمان جهان سومی بیشتر می بود تا این گونه گفتار در شعربسیار است.

 رهبران روسیه کنونی خود می توانستند دمکرات باشند ولی نبودند و همان در اوایل فروپاشی خود پارلمان را به توپ بستند ، و اندک آزادی مانده از استبداد سوسیالیزم شرمگین را در پشت در های پارلمان مدفون کردند ، حال اکنون نمی تواند در فکر رهبران کره شمالی و یا پشت سر هر دیکتاتوری قرار گرفته باشند، همان اول از همه مثل قزافی ها تاب مقاومت در قبال هجمه سیاسی غرب را ندارند. در این میان رهبران کره شمالی هزاران توجیه انقلابی را به خورد  گرسنه گان کره می دهند که پیروز شدیم ای خلایق و ای باز مانده های تفگر مارکس و استالین.

عجیب این است نماینده کره اول از همه سینه سپر کرده بود که ما تا آخر ایستاده ایم در خواسته ملت مان و دو روز بعد اینکه با غرب به قول خودشان خون آشام کنار آمد.

سیاسی کار ی و دیپلماسی از نوع مارکسیزم تخیلی یعنی همین-
زمانی در دربار قاجار کسی را نتوانستند پیدا کنند تا نامه ای از جمهوری فرانسه را به خواند و در حال شبیه به جامعه کره شمالی است این اوضاع و خیلی سخت نیست باوراندن خلق کره را به این پیروزی حاکمانش.

در حقیقت این خلق کره نیست که باید باور کنند پیروزی حاکمانشان را این حاکمان است که باید باور کنند شگست تقگر تحجرمابانه خودشان را و الا شهروند کره می داند رادیو تک موج و عدم ارتباطات در این عصر یعنی پشت دیوار اطلاعات جهانی ماندن.





حسن بانکی