خسته از قول و فعل رئیس

از کیهان دوشنبه است

آیت الله هاشمی: انتخابات بزرگترین عرصه سیاسی کشور است

رئیس مجمع تشخیص مصلحت در دیدار با اعضای جامعه اسلامی دانشگاهیان کشور به طرح دیدگاه های خود درباره مسائل سیاسی فرهنگی کشور پرداخت.
به گزارش ایسنا آیت الله هاشمی رفسنجانی گفت: درباره مسائل سیاسی، با توجه به این که انتخابات بزرگ ترین عرصه سیاسی کشور است، شما اعضای جامعه اسلامی دانشگاه ها در این عرصه بسیار مهم، باید محافظه کاری را کنار بگذارید، چرا که برای افراد آگاه و دانشمندی چون شما ملاحظه کاری و محافظه کاری جایی ندارد و باید خود را به یک نقطه روشن وصل کنید.
وی با بیان این که امروز کشور به شما نیاز دارد، افزود: این گونه که کشور دارد اداره می شود، نمی توانیم راضی باشیم که مسلمانان خوبی هستیم و یا الگوی جهانی شویم، تعارف که نداریم، کشوری با این سرمایه عظیم نباید در زمستان دچار قطع گاز و در تابستان دچار قطع برق شود و مردم ساعت ها وقت خود را در پمپ بنزین ها بگذرانند، در حالی که ما صاحب این راه هستیم. بدیهی است که این مسائل و مشکلات به ضعف مدیریت برمی گردد.
وی ادامه داد: در مسئله سیاست خارجی نیز همین گونه است و در مسائل فرهنگی نیز همین است، شعار زیاد داده می شود، ولی در عمل ضدفرهنگ عمل می شود.
هاشمی رفسنجانی در پایان تصریح کرد: اکنون دیگر می طلبد که اهل دانش، افکار و راهکارهای خود را برای اداره کشور مطرح کنند.

به نظر می رسد ایشان هم مثل اهالی این مرز بوم مانده در بند مدیریت های چند ماهه خسته شده اند و یا این گفته هم رنک بوی انتخابات دارد خدا می داندُ هشت سال هم عمری بود که با ایشان گذشت یاد انتخابات آن روز ها به خیر که ایشان انصراف فرمودند والا نفر بیست و چندم تهران می بودند. نمی دانم اثر آزادی مطبوعات آن دوره بود یا به چب چب مردم که رای نیاوردند و مدتی بود که کار تشکیلاتی داشتند، ولی مدتی است بای در رکاب مخالف می نهند خدا یا زین معما برده بر دار.


هامون اگر چه دیر به خانه ام آمد

هامون تقوائی فهیم را دیدم ، شکیبا ئی مرحوم را  کاراکترش خیلی به نظرم آشنا  آمد.گمانم همین دوربرای زندگی روزمرگی ما ها باشد، البته نه هامون نوشته و ساخته کارگردان فهیم کشورمان.هامونی که دور بر ما هاست شباهت های به هامون فیلم دارد و شاید از هامون فیلم هامون تر.واقعا شما ها هم مثل من فکر می کنید ، دور بر خودتان را خوب نگاه کنید، همین همسایه  و دوست آشنایتان را می گویم، یا اصلا خودتان شاید یک هامون باشید.راستش را به خواهید من زیاد هم یکه نخوردم چون به قول تورک ها مثل اینکه از همان چشمه ای که حمید خان اب خورده ، من هم خورده ام .یا در اصل ناصر تقوائی هم ما ها را خوب می شناسد. همه مان در زندگی گاه گاهی هامونی هستیم، خصوصا موقعی که آنی که تصور می کنند ما هستیم نیستیم و بعضی وقت ها لحظه های بوده است که فکر می کنیم هستیم آنی نبوده ایم که دیگران فکر می کنند هستیم.تمام اندیشه ای که در چانته مان داریم روی دوش مان گرفته ایم و در به در دنبال مشگلاتی هستیم که اصلا و ابدا در توان حلش نیستیم ، تازه اگر دبیری های لنک هم دنبالمان باشد برای رفع رجوع کند های که به پا می کنیم و بوی تعفنش ما را رها نمی کند. وقتی می افتیم به فلسفه و ادبیات ده چهل و جوهر وجود و کنده گوئی های که دیگران کرده اند تازه متوچه می شویم که داریم سفسطه می بافیم و شده ایم خر ملا ناصر الدین و تازه تمام خواب های که میبینیم از نوع کافکای و یا هدایتی است و صبح که از خواب برمی خیزم درد در تمام استخوان های نا آرام مان -بیداری کشنده شب قبل بیداد می کند و عرق شرم و کار سی سال تمام دولتی را استفراق آن هم به طرز آلبرکامو ئی

 بی خوابی امانی نگذاشته.تقوائی به زیبائی به تصویر نشسته ما را

ویرگول دکترا ، و یکی از بهترین ها ،سفره ای که خالی است

در خبر ها بود که سه سال مدارا با دولت کرده اند و آن یکی روز نامه صبح نوشته بود که از قول آقا بعد از مشروطیت  بهترین است و مقاله نویس آفتاب نیوز آمده که نه از یکی از بهترین ها است.

حالا اگر بهترین باشد و یکی از بهترین ها، باید تاملی داشت در این مدت صدارت شان.

در حال صحبت های آقای مشائی هم باید از جنس همان حرف ها باشد که دختر خانمی پانزده و یا شانزده ساله در منزلشان انرژی هسته تولید می کند، زیاد نباید جدی گرفت ، از همان وقت ها که صدارت با جلو و یا عقب نکشیدن ساعات رسمی و ساعات شروع بانکی جماعت فیلی هوا کرد بایست عقلای مملکت می دانستند که ایشان وقت هدر می دهند، و الا همه آزموده را آزمودن خطا می دانند، می ماند هولاکوست، بود یا نبودش دردی را دوا نمی کرد. و اعمالی از این دست که همه و همه جنجال های ژورنالیستی و سیاسی بود این سه سال را.داریم به قولی آخر پروگرام می رسیم یعنی به پایان چهار سال قانونی.چه باید کرد و چه نباید کرد، خزانه و نفت که داریم، مدیر می خواهد، از آن مدیرانی که دکترایشان ویرگولش درست، سر جایش باشد. کم نیستند که دلسوز این امت یا ملت هستند، بگذارید خدمتی بکنندشما را به خدا،دست از قبیله بازی بردارید جهان را به دهگده تشبیه کرده اند و دارند زیر و رو می کنند ، مثالش همین ویرگول های دکترا های شما هاست ، راستی خدا می داند مدرک کدام هایتان نم بر داشته ، و صدارت هم که همه دانشنامه های که از بغل هر کدامش بعضی به مال و منالی رسیده اند و خانواده های به خاک سیاه، کاغذ پاره می خواند، خدایا زین معما پرده بردار.

کاش می فهمیدند که از سفره یک بازنشسته جماعت یک مهندس و یا دکتر تحویل این جامعه بدون مسئول تحویل دادن یعنی چه. آن وقت رئیس شاید در کلام شان دقت بیشتری می کردند.

یا حق