شما فکر می کنید برای تحلیل و تجزیه و به قول امروزی ها آنالیز تیم ملی فوتبال و یا هر آنچه در نظر دارید آیا به مطبوعات مستقل و هم کارشناس خبره لزومی است.ما (به قول اکبر گنجی) می گویم تا این روز نامه وزین کیهان است به هیچ کار شناس به هیج کاردان و کلا به هیج استادی نیاز نداریم. این حضرات کیهانی در همه امور وارد اند و نظر می دهند واصرار هم دارند که بهلول داننده و صاحب تشریف اند.حال شما را به خدا بخوانید چگونه در مطلب ذیل تمام مباحث سیاسی و ورزشی جا داده و واقعا که الحق آخر کلاس روزنامه نگاری است.
ستون «گفتوشنود» کیهان
گفت: دیدی تیم ملی ایران به تیم مکزیک باخت؟
گفتم: مگر میتوانستم نبینم؟ به کوری چشم رایس و بوش و بلر، دو تا چشم دارم که سالمِ سالمند.
گفت: به نظر تو چرا برانکو به موقع تعویض نکرد؟
گفتم: این مرد اجنبی، چی سرش میشود که کوچ سرش بشود؟
گفت: اما باید کوچش بدهیم برود همانجایی که بود.
گفتم: والله چه عرض کنم... میگویند، یک روز رایس ـ که قیافهاش کفاره دارد ـ میرود دم در خانه صدراعظم آلمان و میگوید: پول میخوام. میگوید: ندارم. رایس میگوید: پس یه کم غذا بدین. مرکل میگوید: غذا هم نپختهایم. رایس میگوید: پس یه کم لاک بده، ناخونام رو لاک بزنم. مرکل میگوید: من پیرزن، لاکم کجا بود ایکبری؟ رایس درمیآید که: ای بابا تو که از من گداتری... بیا با هم بریم گدایی!