والله چه بنویسم

رئیس جمهور آلمان رفت ولی کسی در میان رسانه های پر سر صدای ما اصلا دوست نداشتند بنویسند که جرم و اختلاس ایشان چه بود. 

از این نوع اختلاس های جزئی که خیلی از دولت مردان غربی به سادگی کنار رفته اند آن قدر ریاد است که در حوصله رسانه ای ما نمی گنجد.یکی تنها به خاطر شفارش در صدور اقامت و یا با ماشین دولتی به تعطیل رفتن و یا گربه نردبان را بردن،همه و همه پیش ما که هم هنر مندیم و چنان جانفشان و وطن پرست ... والله مانده ام چه بنویسم. 

غرب را مساوی تمام فساد می شناسیم و لاابالی گری ،من نمی دانیم که این همه تزقی از چیست و این همه اسایش مردمانشان در چیست. 

نه درست و حسابی خدا را می شناسند و هم فساد و بی بند باری از سر کول شان بالا می رود،ولی تنها کافی است یکی از دولت مردانش  مال حرام بخورد،ایکی ثانیه پائین اش می کشند. 

در ژاپن بت پرست اگر مسئول برق شهر بعد زلزله نمی تواند در کمترین مهلت دست به تعمیر شود خود را می کشد،و استعفا هم نمی دهد عرضه اش را در خود کشی می داند. 

اگر مقامی در غرب بی بند بار اگر یک در ملیون اختلاس اخیر شکری میل کند ،شبانه همه دولت مردانشان استعفا می دهند،ولی رئیس ما می گوید باید مردم از ما تشگر کنند که اختلاس را کشف کردیم. 

دست شما درد نکند، انشاالله آرتوروز نگیری. 

یک مسافر و فامیلی داشتیم ،سر سفره پسر کاملا فرنگی مهمان بعد خوردن نهار دست پخت مادر مرحومم،یک باره برگشت به انگلیسی غلیظ حرف های گفت که دیدم پدرش خندید و اوکی اوکی گفت،کاشف به عمل آمد که بچه دیده بود همه به مادر می گویند" دست شما درد نکند" 

نوه فزنگی اش هم نه که عقب نمی مانند برگشت به زبان مادری و انگلیسی اش "مادر دست شما آرتوروز نگیرد" 

حالا دست دولت مردان ما با این کشف شان "دست شان آرتوروز نگیرد" 

والله چه بنویسم، به عبا و قبا که نه به کت و شلوار مقامی گرد ننشیند

لیبی بدون قذافی

امید آن بوده است که بعد سقوط های دیکتاتوری عربی،بدیل های داشته باشند که نمونه ای از یک مملکت تاره اسقلال یافته و بدون تبعیض و سانسور و شکنجه.اگر قرار باشد همه دوام قذافی شوند چه حاصل از آن همه نیرو هدر رفته، 

شکنچه باز می گردد و به دنبالش بی عدالتی و بعد نوبت به شرکت های نفتی چهانی. 

حاصل چه بود از نبود یک دیکتاتور،زندگی بهتر شهر وندی و ایجاد یک رژیم حقوقی،باز گشت ثروت های مانده در حساب های بی نام نشان البته با رمز در بانک های خارجی. 

بهار عربی آیا باید به یک زمستان دیگری تبدیل شود.این گونه سخن گفتن که در ایران با تعقل باید اصلاحاتی صورت گیرد خود بدین معنی است که گرفتار یک حاکمیتی از نوع لیبیائی و یا مصری نداشته باشیم،آن وقت یک کهنه کمونیست بی سواد و آن شاه پرست بی اخلاق نظرش غیر این است که به ریزید به خیابان و تمام کنید تمام آن زیر ساختار های سی ساله را، و آن وقت که مقابسه می کند روند اصلاحی ایرانی را با سوری و یا لیبیائی که چرا آتش نمی زنید و ویران نمی کنید.در حالی که همه به اصلاح فکر می کنند نه تخریب،عده ای بی شرمانه جوانان احساس مند ایران را به یک آنارشیستی از نوع کلاسیک اش سوق می دهند. 

اصلاح و خود منتقدی در وجود هر ایرانی غیرت مند باید باشد؛ در اصل، بودن اصلاحات در تمام لایه های زندگی شخصی و یا در کل جامعه چیز غیر عادی نباید تلقی شود. مشکل آن جاست که بعضی از خارج نشین ها کشته های سوری و لیبی را با جامعه صد سال به دنبال اصلاح ایرانی مقایسه مس کنند که چه؟ یعنی ایرانی برای حرکت اش کشته نمی دهد ،اما لیبییائی داد و سوری می دهد. 

کسی نیست که بگوید آقایان، ایرانی اصلاحات را با عباس میزای قاجار شروع کرده و صدو چند سالی است آهسته و مدام پیش می رود،چه حاصل از ویرانی و کلنگی کردن جامعه. 

تنها حاصل اش برای شرکت های نفتی و آن های است که دل در گرو قطرات اشکی است که شاه سابق در موقع ترک وطن داشت. 

اگر تومی خواهی انتقام آن قطره اشک و اموال مانده در ایران ات را باز پس گیری پس چرا کا را به لیبی بودن و سوری شدن و قتل  عام خیابانی سوق می دهی.  

هستند کسانی در داخل که زیاد دوست دارند هم در حاکمیت باشند و هم در خیابان ها چشم زهری بگیرند.شاید کم هم نباشند،ولی ما تعغیر مان را همان در 57 کرده ایم،ما قذافی مان را همان سال ها از کشور بیرون برده ایم و هنوز سی سال است که در اصلاح ایم،باشد باشیم این بهتر از لیبی و سوری شدن است. 

تمام هزینه بشار اسد را چندین شهر دارند با پوست و استخوان می دهند و لی حیف است بعد بشار خود را به بشار های دیگر بسپارند.در لیبی تجربه بس نبود و در مصر ها کذا. 

با تعقل می شود جامعه را اصلاح کرد ولی در نابودی نه. 

در همین صد سال اخیر چهار بار قذافی صفتآن را بیرون کرده است این ملت ،دست از سرش بردارید تا به خود آید و دیگر قذافی ها را باز تولید نکند. 

کار به همین سادگی است از خود شروع کنیم به دنبال دو گانه زیستن و سه گانه فکر کردن نباشیم،به همین سادگی. 

 در مقابل یک خواسته دنیوی و زندگی با رفا بدون کار و تلاش تا کمر در مقابل یک قدرت پوشالی خم نشویم ،حال این قدرت می تواندحتی نانوای محل باشد که برای بدون نوبت نان گرفتن مجیزش می گویم و یا رئیس یک اداره مان،برای گرفتن پست نان آب دار.یا یک بخش دار یا یک فرماندار برای گرفتن یک مجوز برای ... 

برگردان زیر از روز نامه حریت است که بعد قذافی به یر جماعتی آمده 

Libya için umutlar tükeniyor

Libya’da aylardır çalışmalarını sürdüren Uluslararası Af Örgütü, ülkenin içinde bulunduğu durum hakkında iç karartıcı bir tablo çizdi.

Yeni ve demokratik bir Libya için umutların azaldığını belirten yetkililere göre, Kaddafi karşıtı milisler insan hakları ihlaline devam ediyor.

Devrik lider Muammer Kaddafi’nin öldürülmesinden sonra yaşanan kutlama havasının kısa sürdüğü Libya’da gözlemler yapan Uluslararası Af Örgütü danışmanlarından Donatella Rovera’ya göre, “Ne vicdanı ne de hukuku olan silahlı milisler, insan haklarını ayaklar altına alıyor ve bunun için cezalandırılmıyorlar.”

Rovera’nın liderlik ettiği gözlemci heyetin yayımladığı 'Milisler yeni Libya umutlarını tehdit ediyor' isimli rapora göre, Kaddafi yandaşları ve Afrikalı sığınmacılar, isyancı birlikler tarafından yakalanıyor, işkence görüyor. Bu işkenceler kimi zaman ölümle sonuçlanıyor.

"İŞLEMEDİĞİMİZ SUÇLARI KABUL ETMEK ZORUNDA KALDIK"

Af Örgütü'nün gönderdiği heyet, Ocak ayında ve Şubat başında, Kaddafi karşıtları tarafından yönetilen 11 cezaevini ziyaret etti. Rovera, bunlardan 10'unda bulunan tutukluların, "işkence gördüklerini ve kötü muameleye maruz kaldıklarını" söylediğini belirtti.

Bunlardan birçoğunun, işlemedikleri tecavüz ve cinayet suçlarını zorla kabul ettikleri yönündeki iddialarına yer verilen raporda, "Geçen Eylül'den beri en az 12 kişinin işkenceyle öldürüldüğü, bu kişilerin cansız bedenlerinin kesikler, yaralar ve morluklarla dolu olduğu" yazıldı.

Raporda, Misrata, Trablus, Zaviye, Sirte gibi birçok şehirdeki tutukluların heyetteki yetkililere, "baş aşağı asılarak saatlerce demir ve plastik gereçlerle dövüldüklerini, kırbaçlandıklarını" anlattığı bilgisi de yer alıyor.

Uluslararası Af Örgütü raporunda Kaddafi yanlılarının, Ulusal Geçiş Konseyi kontrolünde tutulmaması eleştirildi

روس ها باز هم اشتباه خواهند کرد

 
زمانی که اسد پدر با استفاده از "جنگ سرد"،مخالفین خود را از روی زمین پاک کرد (به قول منابع خبری)و شوروی در افغانستان جا خوش کرده بود و سایر امپریال ها هر یک به منافع مادی خود سر در آخور چپاول سایر ملل بودند، هیچ کسی در فکر قتل عام های قبیله ای افریقا و حتی امریکا لاتین و حتی عرب شمال افریقا نبود، نبودند چون سر شان به کار خود بود،آن ها چه به کشور های شمال افریقا و حتی عربی،دوستی امریکا با مصر گاهی چنان تنگ می شد که ما در ایران مجبور بودیم وقتی در مناسبت های ملی و میهنی و حتی مذهبی از ملک حسین گرفته تا ملک جسن و به انورسادات و اذنابس هر چه لعن و نفرین داشتم بر سر شان به باریم و حتی به شاهان سعودی که به حق غلامی بودند حلقه به گوش در خدمت آمریکا،و بعد سی سال زمان برمی گردد و هیچ یک از آن دوستی ها به درد تغیر و شعار های کاخ سفید نمی خورد،و شروع اش هم از تونس و به جرقه ای از جوانکی بیکار، و سونامی در آنی عرب خاور میانه را می پیچد و کی بعد دیگری،حال آن دوستی های و معاشقه ها هر چه بود به ماند، و ماند آن ماه عسل های کمپ دیوید و در اصل هیچ نبودند.به نظر خواب و خیالی بیش نیست آن تظاهرات ملیونی خیابان های ما،آن امپریال ها به کار خود مشغول بودند چون به مانیفست خود اعتقاد داشتند که کدام وقت باید این رشته دوستی پاره شود،همین روز ها که ما در تدارک جشن انقلاب مان هستیم آغازی بود بر پایان دوستی غرب با شاه ایران،پیران قوم همه گفتند که غرب با این ملیون ها معترض در خیابان های ملک ایران چگونه شاه را نگه دارد،و حقیقت اینکه نمی توانست و توانی اش را هم نداشت ، شاه را برد و می بایست هم می برد،یا دریای خون در خیابان و یا رفتن شاه. ولی شاید هم قراری بود که بعد برگرداند،ولی نیروهای مسلح به حقیقتی تمکین کردند که نمی بایست برادر را کشت،این همان هوش یک ایرانی است ، شاید باشند بگویند کسانی از سر عناد دشمنی با هم وطن که می بایست کشتاری می شد که بماند و یا برگردد.ایرانی با تاریخی که خوانده بود و یاد گرفته بود می دانست پای بازنده شرط نبایست می کرد.به هر روی ،شاه رفت و  اجازه ندادند ملتی راحت ار قیل و قال باشدو می خواستند انقلاب سامانی نگیرد،چون هم خزانه و هم منابع جنگی بعد شاه نمی بایست به دست صاحبش که خلقی رهیده از ظلم ستم بود به رسد،نوبت را به صدامیان دادند،تا موقعی که هر دوکشور را از منابع تهی کنند که کردند، دست از کینه برنداشتند،ظاهرا افغانستان به مذاق پیر مردان مسکو مزه کرده بود و به خیال خود دست خوشی از میز قمار امریکا گرفته بود و خرس های قطبی هم سالی شش ماه در خواب اند، و این بار که به خواب شش ماهه رفتند و در افغانستان به گردابی عمیق گرفتار شدند،در معادلات جهانی دلار و خزانه است که حرف اول را می زند،و در روسیه می گویند از هر سه نفر جهان چپ مسکو باید دوتایش آن یکی مانده را می پائید و آن هم با حقوقی به اندازه،وقتی منابع تمام شد و نماند آن تتمه روبل،نوبت به فروپاشی رسید و تنها کاری که مسکو توانست بکند  هر عضوی از پلیت بورو را به کشوری تازه استقلال یافته به گماشت و این تنها کاری بود که می توانست انجام دهد به امید روزی که آب ها از آسیاب بیفتد و دوباره تفگر تزاریسم را باز یابد و حمهوری های تازه استقلال گرفته را باز پس گیرد ولی این بار نه دیگر زمان 1920 بود و نه بی خبری خلق ها،شووارد نادزه از در دیگر پارلمان فرار می کند و اوکراین دیگر فرمان نمی برد و هم آسیایه میانه و سردمدارانش مزه دوستی امریکا جماعت را چشیدند،و هم آذر بایجان خود "ان رجلی" شد،و هم ارمنستان مناسبت هایش را باغرب یکی کرد.به گمانم خیلی بعید می اید که دیگر بار امپریال روس دوباره سر بتواند بلند کند،و در این اواخر به دامن وتو اش چسبید تا سوریه را از دست نتواندبدهد ،ولی در عوض تمام خلق عرب را از دست داد، و در این میان میشود گفت که روسیه را این بار بازهم غربی ها به گوشه کشاندند و مجبور شد که با کارت وتو اش ، و این کاری بود که امپریال ها گرفتارش کردند و با عجله وزیر خارجه اش را به سوریه فرستادند و فرشی قرمز با بچه های مدرسه که به عینه در خبر ها نشان داده شد حتی ناظمه اش را در پشت سر بچه ها می توانستیم ببینیم و دیدیم ،بازار اسلحه روسی را هم از دست بدهد،به قدری گرفتار شد که به دنبال اسد راه افتاد، توافقی اصلاحاتی را، ملتی که بیش از هزاران کشته داده عینیت بخشد و به قبولاند.وقتی جهان غرب همه در رفتن بشار متفق القول اند چگونه خواهد توانست خدا می داند. ولی آن چه که باز روس ها از یاد برده اند انفجار اطلاعات است که بر انفجار لوله توپ ار جح است در خاتمه یک عکس مهواره ای از اردو کشی اسد را در یکی از شهر ها نشان می دهد و عینان از روزنامه حریت کپی شده ، باین عکس آیا سازمان های مدنی صلح را قانع خواهد کرد که بشار با ملت خود چگونه رفتار می کند،در حالی که بعد جنگ رمضان حتی یک گلوله هم به اسرائیل شلیک نکرده،شاید هم تعلل اسرائیل هم در رفتن بشار همین باشد که نمی داند چه تفگری بعد خانواده اسد به حکومت خواهد رسید،نظر دارد اول چاه را بکند بعد مناره را بدزدد.
Suriye topçu birliklerinin uydu fotoğrafları yayınlandı
11.02.2012 - 05:00
ABD Dışişleri Bakanlığı, Suriye ordusunun sivillerin yaşadığı bölgeleri hedef alan topçu birliklerinin uydu fotoğraflarını yayınladı.

Fotoğraflarda yerleşim bölgelerine çevrilmiş roket fırlatma rampaları, tanklar ve topçu birlikleri dikkat çekiyor. Suriye Devlet Başkanı Beşşar Esed, muhaliflere yönelik katliamlar yapıldığı yönündeki haberlerin tamamen uydurma olduğunu iddia etmiş, yaşanan çatışmaları da "silahlı terörist grupların işi" olarak değerlendirmişti.

2, 5 ve 8 Şubat'ta elde edilen uydu fotoğraflarında ise topçu birliklerinin, başkent Şam yakınlarındaki Az - Zabadani, Halbun ve Rankus bölgeleri ile Humus kentine çevrilmiş oldukları görülüyor. Fotoğrafların, yeryüzünden 480 kilometre yükseklikteki iki uydu tarafından çekildiği belirtiliyor.

3 ve 4 Şubat'ta Humus'un bombalanması sonucu aralarında kadın ve çocukların da bulunduğu yüzlerce kişi hayatını kaybetmişti.

(CİHAN)