نظریه های کارشناسی اقتصادی از منظر بیگانه ها

گاردین زیر عنوان "گزارش صندوق بین المللی پول در باره موفقیت های اقتصادی ایران تردید برانگیز است" می نویسد اقتصاددانان با شک و تردید به یک اطلاعیه صندوق بین اللملی پول واکنش نشان داده اند که سیاست های اقتصادی محمود احمدی نژاد رئیس جمهوری ایران را تحسین می کند، آنهم در شرایطی که کشور با تحریم های تنبیهی روبروست.
صندوق بین المللی پول که می گوید در آمار و ارقام قبلی خود در مورد اقتصاد ایران پس از دیداری کوتاه از آن کشور تجدید نظر کرده است، از بعضی برنامه های جنجالی و بحث انگیز رئیس جمهوری تندروی ایران تحسین بعمل آورده است.

هیاتی که به ریاست دومینیک گیوم (Dominique Guillaume) یکی از معاونان منطقه ای صندوق برای مدت دوهفته، ازهفتم تا نوزدهم خرداد، از ایران دیدن کرد نتیجه گیری کرده است که اقدامات دولت ایران در مورد "کاهش نابرابری، بهبود استانداردهای زندگی و پشتیبانی از تقاضای داخلی" موثر بوده است.

صندوق بین المللی پول که قبلا پیش بینی کرده بود اقتصاد ایران در سال جاری رشدی صفر درصدی خواهد داشت، اکنون می گوید تولید ناخالص داخلی واقعی در سال گذشته از رشدی سه و نیم درصد ی برخوردار شد، و بینی کرده است که این رشد مثبت در سال جاری نیز ادامه خواهد یافت. صندوق بین المللی پول همچنین می گوید نرخ تورم از بیست و پنج و چهار دهم درصد به دوازده و چهار دهم درصد پائین آورده شد.

کارشناسان مستقل ضمن ابراز شک و تردید به نتیجه گیری های جدید صندوق بین المللی پول، پشتیبانی این صندوق از برنامه احمدی نژاد در مورد حذف یارانه های سوخت، غذا و دیگر مایحتاج روزمره را به سئوال کشیده اند.

حسن حکیمیان، کارشناس اقتصادی و مدیر انستیتوی خاورمیانه ای دانشگاه لندن می گوید " صندوق بین المللی پول مدت هاست که از حذف یارانه های غذا و انرژی در ایران پشتیبانی می کند. آنچه فعلا درک آن دشوار است اساس و پایه هائی است که این صندوق در مورد بهبود در استانداردهای زندگی و برابری های بیشتردر نتیجه اجرای این برنامه در یک دوره زمانی کوتاه مدت به آنها استناد کرده است. به عقیده من، صندوق بین المللی پول جهت خوش بینی را گرفته است و در قضاوت عجله به خرج داده است".

برقان نظامی نرجاباد، استادیار علوم اقتصادی در دانشگاه رایس تکزاس ضمن انتقاد از آنچه که "شیوه های قدیمی" و "نتیجه گیریهای نارس" توسط صندوق بین المللی پول توصیف می کند می گوید اختلاف میان مجلس و دولت ایران برسر برنامه یارانه ها معرف ثمربخش نبودن آن است. وی می گوید "برنامه یارانه ها در واقع بار مسئولیت های مالی دولت را سنگین تر کرده است".

دوستان عیب کنندم که چه را دل به تو بستم

تیتر خبری تابناک در چهارده خرداد 

 

1-سید حسن خمینی ره "باید به هوش باشیم" 

2-قیمت برق پنچ برابر گرانتر از پارسال 

3-آیا در صنعت نفت صد ساله قحط الرجال است  

 

کسی من ندیده ام با اصلاحات چه در حد خانه ای که سکنا دارد و چه در اخلاق شخصی خود و چه در حد مدیران یک کشور به صراحت لهجه مخالف باشد و یکی از این اشخاص مدیران وبلاگ تابناک است اگر چه با اهسته گی و احتیاط که خصیصه همه انسان ها می تواند باشد، پیش می رود، نمونه بارز اش می تواند تیتر خبری آن در چهارده خرداد است. 

سه عنوان خبری را پشت سر هم را آورده و همین سه عنوان می تواند قصه پر غصه این ملک باشد. 

در اولی یادگار و نوه امام است که " باید به هو ش باشیم" را عنون می کند که خیلی پر معنی است که باید تامل کرد 

دومی صحبت از تورم و اقتصاد عنان گسیختگی است 

و سومی درد بی در مان عدم شایسته سالاری و عدم گماردن اشخاص صاحب علم در مسند امور است 

در کشور های که امور به پارلمانتالیسم و احزاب است ، جامعه از دورن خود حزبی را انتخاب می کند که اکثر قشر تحصیل کرده و صاحب رای را در خود دارد و نخست وزیر هم خواه عضو همان حزب است یا با اعتلاف سایر احزاب است و کلیه وزرا  منتخب مردم اند که تابع اقتدار مجلس. 

مردم وقتی نخست وزیری را انتخاب می کنند قولی به قوم و خویش ایشان نداده اند، از خواهر زاده بگیر تا باجاناق و حتی همشهری و دوست دوران دبیرستان و دانشگاه دیگر جای ندارد همه به قاعده عضو پارلمان اند اگر خواهر زاده و باجاناق و دوستان نخست وزیر می خواهند وزیر باشد خیلی راحت اول باید رای مردم را داشته باشد. 

آقائی که می خواهد وزیر نفت باشد کارش را با امور مدیریت ورزشی شروع کرده و در مورد کارنامه اش باید صاحب نظران جواب بدهد. 

و اما عنوان یادشت حقیر، به خاطر گاهی و نه همیشه انعکاس افکار اصلاحاتی وب لاگ تابناک است، که خدا یارشان باشد. 

آنوقت نگوئی فلانی دست مال برداشته، نه عمو حرف کلامی بود زدیم. 

دل نوشته

چندین سال قبل بود که قذافی در یک مجلس و مهمانی رسمی یادم هست که سخت به یکی از سران عربستان توپید و هر چه که فکر می کنم یادم نمی آید و بعدا به وسیله سایرین آشتی و یک قهوه ای هم خوده بودند، دیروز مجری ب ب سی رفته بود به یقه یکی از مهمان های خود که اسد را چرا مثل قذافی مثله نمی کنند. 
در شهر خجند شبانه مجسمه لنین راپائین آورده اند و به موزه ای برده اند در عجبم که حالا چرا شبانه مگر روز روشن چه عیبی دارد، یعنی که خجالت می کشند. 

"بزرگترین مجسمه ولادیمیر لنین در آسیای میانه‌ که در شهر خجند در شمال تاجیکستان واقع بود، شب دوشنبه ۳۰ مه برچیده شد.

سبب شب‌هنگام برچیده شدن این مجسمه معلوم نیست، ولی برخی از صاحب‌نظران معتقد‌اند که مقامات با این کار خواسته‌اند که از جلب توجه عمومی به این اقدام جلوگیری کنند.

مقامات محلی در شهر خجند می‌گویند که در این مکان یک باغ تفریحی برای ساکنان بنیاد می‌گردد. این باغ تفریحی نام اسماعیل سامانی، بنیان‌گذار دولت سامانیان را، خواهد گرفت و احتمالاً پیکره‌ای از او نیز در این باغ گذاشته خواهد شد."  

گاهی وقت ها انسان ها کاری می کنند که تنها شرمنده گی آن هم راضی کننده نیست. 

نمی شناسم کشوری را که کله های سران قبلی و حالشان را بگذارند الا جهان سومی ها، چه امری در این مجسمه بازی است خدا می داند. 

روزی رفته بودیم افطاری یکی از اقوام و در ضلع شمالی تنبی شان که سفره را پهن می کردند عکس بزرگ پدرش را کاشته بود در دیوار، یاد عکس های پرسنلی پدر افتادم که  روزی می خواستم بدهم بزرگش کنند ولی اصلا یادم نمی آید چذا انجامش ندادم. 

عکس پدر صاحب خانه سفره دار افطاری اصلا شباهتی به آدم های سفره باز نمی آمد ، برادرم می گفت من این را از شانه های آویخته حدس زده ام ،ولی فکر می کنم سبیل های کرکدکلاسی اش هم بی تاثیر نبود 

کتاب سبز خانواده اسد بی شباهت به مجسمه لنین نیست ،مردم برش داشتند. آنهم روز روشن.