اؤره گیم آغریدی

بنزین استاسیونوندان تازا ایستیردیم کی چیخام،طبیعی اولارق ماشینین سرعتین آزاتدیم و نظریمده دونوب و ائوه قایدماقلا بیر آز کناردان گئلن آرابالاری گؤزله دیم و بیر آن دا بیر قادین یا یاخشی سی بیر گیز اوشاغی تلع سیک ارابانین قاپی سیلی اچیب و ایچئرییه گیردی،حالا کیردی دئیرئم،واقع امرده گیردی و همان گیرماقدا آلین اتدی ...و من بیر یاشلی انسان اولاراق اوتاندیم و او ساکت اولماغا دعوت ائدیم و ماسینین ایچری گئلمه سببینی سوردوم . "اوشودموشم و همده اوغلان دوستومون یانینا گئد مک ایسئیرئم"جوابینی وئردی،دوغروسی هر آن شوک اولموشدوم و همان لحظه تسلیم اولدوم و آبرسان دورد یو لونا قدر مسیرده اولماغیمی دئدیم، دئدیم اما گره گینی شاید هم بیر حادثه چیخماسین یعنی شر ائدمه سین و هم ده بیر ایچیم راحت جا بو ایشه دوام وئرماغیم منی وجدان یانیندا خجل اولماییم." بیر اوشاق یانلیش آداما راست لانیب و او آدام دا شر اولماسین دییه یولونا کئدمدی یولوندان چیخیب و ایشین آخیر عاقبتی منی ماراقلادی،همده بیر جمعه آخشامی ترافیک ایچینده و هم قار و یاغیشین آلتیندا و دیزلئریم تیتره مک ده،هم بیر غیر عادی بیر حادثه و هم بیر انسانی ایشیت اورتاسیندا قالدیم.گیز اوشاغی چیب تلفونی الینده بیری سی ایله دعوا نی دوام وئریر دی، ظاهرده ائودئن دعوالیچیخمیشدی،هر دم ده آلین آتیردی و اؤز کندی عالمینده ائستیردی منی پیس گئچمه سین و منده همان آندا اونا نهیب ویریب و اونون الینی اؤزومدئن اؤزاقلاشتیریردیم،الله دان صبر ایسته دیم و تئز لیکده مقصده چاتماغیمی،بیر آن دوندی و منه باخدی "حاجی ائوین وار" یوخ دئدیم. بس اوحالادا بیر بئش مین تومن وئر و منی آب رسان دورد یولوندا قوی و گئد ایشینه.ومن ده بیر اوشاق کیمی چاره گژرمه دیم و باشیمدان رد اولماغین ترجیح وئردیم،بئش مین تومنی وئرنده اؤزونو باخدیم اون بئش یاش چئتین اولاردی. دوشدی گئدی و من اؤرگ اغیرسیندا قالدیم،بو نوع کس لر نه قدر ده یاشلاری اشاغی دوشوب

دوم اسفند روز زبان مادری

چند روزی گذشته،نمی خواستم در این مورد قلمی کنم،که خیلی ها را خوش نمی ایند،مخصوصا جماعت لوس آنجلس نشین و لندن نشین ها، که گوئی تمام ارکان روز نامه های انترنتی و رادیو تلویزیون ها را در بست در اختیار گرفته اند هفته ای نیست که از کوروش ، داریوش و فمنیستی نگفته ُ،نه نوشته باشند،آن وقت چه به زیان مادری دیگران

و هم عقبه شرمگین آن ها در ارگان های مطبوعاتی داخلی که اگر فرصتی یابند کم از عروس نمی رقصند،از نوع افشار ها و غیره که درخت عرعر گفتند براهنی را تازه زمانی که شاه شان روتخت بود و جوان قاسم در تبریز تشنه خون فدائی های بودند که فرقه ای راه انداخته و به زبان مادری شعر می گفتند،حالا شعر می خوانی برو دامن ابوالقاسم فردوسی را بگیر هم ضد عرب است و هم ضد ترکان،نان سلطان محمود غزنوی می خورد شعر فارسی می سرود و نتوانستند این هم زیستی را باور کنند داستان ها گفتند که بار شتر از دروازه ای آمد و جنازه ای از دروازه ای رفت،یکی نپرسید در این سال سی فردوسی از کجا زندگی کرد مگر نه اینکه مورد لطف تورکان غزنوی بود،به ماند

و هم باز تولید شده سیستم شاهی که عینهو در پیچ خم بعضی ادارات هستند،نامه محرمانه ابطحی به استانداری خوزستان که کم کم اش کم کنند این اعراب را.

از آن هانی که قطع نامه های بین المللی را کاغذ پاره می گویند هم انتظاری است ،که یونسکو مال ملت هاست و امریکا نیز دل خوشی از یونسکو ندارد ، یونسکو همیشه به داد فرهنک های جهان سومی رسیده ، در همین اواخر برای اش خیلی در ایران مایه گذاشتند ،و یونیسف .چون در یونسکو دارند ساخته های حتی خشتی آقازاده های مغول های تازه مسلمان را به طریقی به ثبت می رسانند،از درب های امام زاده ها تا بازار های خشتی و هم از پل های ساخته شده صفوی تا دیگر خیرین آن دوره. 

اما کسی نه از دولتیان و نه از روز نامه نویس جماعت برای این روز مهم هیچ نوشته ای من ندیدم و لا اقل من ندیدم. 

هر سال که ایامی غمین شصت و یک صدر اسلام می رسد غیر مرگز نشینان این جماعت اقوام است که برای غم و شهامت حسین ع هر کس به یک زیبائی نوحه می گوید و برای آن شهید ماتم و عزا می گیرد،در این میان تورک ها را هوای دیگر است که چون از صفویه و اردبیل و دیگر شهر های آذری زبان نشان از عاشورا را لااقل تاریخ گرفته  و نشان داده،می دانم این روز ها تاریخ زیاد برای اهلش مسلم نیست ولی اردبیل چه صفویه چه. و تورک ها چه،مگر نه اینکه اولین شکل گربه در این آسیا و دولت داری در صفویه اتفاق افتاد.

لااقل برای عشق به کربلای حسینی و آن همه نوحه و عزاداری بی غش تورک ها ، در این زمینه دولت یک بیانیه ای می داد که ای اهالی . اقوام  باشید به عمر تاریخ و باز هم آن چنان نوحه به گوید که ملائک به عزای حسین بیایند،زبان مادری تان مبارک باشد ،بعد انقلاب مثل آن سرودی که در فراق ممد خرمشهری کسی نسروده به تاریخ پیوست این نوحه ممد نبودی ببینی...

وقتی خیلی از این دولت مردان هنوز دانش آموز بودند سران انقلاب اسلامی سی و چند سال قبل به خاطر آن همه جان فشانی لااقل دو اصل را بر اقوام کم ندیدند،همان اصل پانزده و نوزده. 

همان اصلی که آن طناز بی بی سی که مفسر روز نامه های تهران به سخره گرفته است و هم در هر گفته و نوشته ای به قاجاریه و پهلوی ها نقبی می زند. 

و یا آن زن شوهری که غیر کورش و داریوش کسی را در ایران نمی شناسند،در گویا نیوز 

و یا آن رئیسی که وقتی به هر شهری می رسد دور قاب چین ها لباسی از آن محل به تنش می کنند که لااقل مد یا بیگانه به طنز می نشیند. 

 آقایان آن ده ها هزار نفر که به دنبال تراکتور از این شهر به آن شهر می روند به دنبال یک احترام کوچک دولت مردان به زبان مادری شان چشم دوخته اند، همان زبانی که در قانون اساسی اش که به خون هزاران نفر ابیاری شده 

قدری غیر میز و صندل و این روز ها رای،ها را به کناری نهید و به فکر آنانی باشید که غیر زبان فارسی حرف می زنند و در عزا و شادی شان هم دو بیتی ها و هم نوحه ها به زبان مادری شان است ، به فکر کاغذ پاره ای باشید که یونسکو بهش اهمیت می دهد. 

کار یونسکو فقط ضبط زور خانه های مانده از عصار و پل های خشتی آقا زاده های مغول  بیستون و چهل ستون نیست،یونسکو حافظ، آثاز مانده از عصر های بشری و حفظ و دوام کمک به گرسنگان آفریقا و نیم زبان های منقرض در آموزون هم است،اقوام خودی را در یابید. برای  نیم زبان های که دارند از بین می روند دارد هزینه می کند. می گویند در هندوستان هزاران زبان و دین وجود دارد، خدا بیشتر اش هم کند و هم در سویس و اسکاندیناوی هم قابل اخترام برای دولت مردانشان هستند،

امروز ها خیلی ها سرشان بیشتر به جمع آوری رای هم است ،رای دهنده ها هم از همین اقوام است.در یابید موقعیتی است والله کسی از این گربه آسیا سهمی نمی خواهد انک جدائی را مثل تخم لق در دهانشان نشکنید،به حال روز خودشان وا بگذارید،ضرری نمی بینید. 

سوریه باید برای ما الگو باشد اگر اسد نتواند مملکت اش را آرام کند و فرق بین خلق ها باشد گرک ها پاره می کنند،در کمین اند که صاحب خانه ای به رخوت رود.